پیش تخت

معنی کلمه پیش تخت در لغت نامه دهخدا

پیش تخت. [ ت َ ] ( اِ مرکب ) تخت پیشین. تخت مقدم بر دیگر تختها. || پیشکار: و این چند فصل را در جواب آن پیش تخت املاء فرمودیم تا بواجبی آنرا تأمل کند و عرض آن واجب دارد. ( عتبةالکتبة ).
پیش تخت. [ ش ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) برابر تخت. مقابل تخت. برابر سریر.

جملاتی از کاربرد کلمه پیش تخت

جهاندار پس گیو را پیش خواند بر آن نامور تخت شاهی نشاند
آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ سده پیش در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر و در زمان داریوش بزرگ آغاز شد و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت. بر اساس خشت‌نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بی‌شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمهٔ کارگری نیز استفاده می‌کردند. ساخت این مجموعهٔ بزرگ و زیبا بنا به روایتی ۱۲۰ سال به طول انجامید.
اسطوره زمینی تخت که توسط یک اقیانوس که درون آن خورشید غروب می‌کند محصور شده‌است همچنین در ایلیاد، شعر حماسی معروفی که توسط هومر نوشته شده‌است و قدمتش ۹۰۰ پیش‌ازمیلاد تعیین شده، وصف شده‌است.
ای که در پیش تخت هیچ ملک هیچ سرکش چو تو نبست کمر
بفرمود تا تیغ و لخت آورند دو خونریز را پیش تخت آورند
عرضه کن حال دردناک مرا پیش رای شهی و تخت بلند
چو نزدیک شد شادمان رفت پیش نشاندش سوی راست بر تخت خویش
لشکر افروزند و ملک‌آرای پیش تخت تو این سپهسالار عادل وان وزیر مهربان
سپهدار پس گیو را پیش خواند به تخت گرانمایگان برنشاند