پیش ایوان

معنی کلمه پیش ایوان در لغت نامه دهخدا

پیش ایوان. [ اَ / اِ ] ( اِ مرکب ) فضای مرتفع و مهتابی جلو ایوان که سقف ندارد. صحن خانه. ( آنندراج ) :
ای در روش شهنشهی جفت بطاق
گردون به درت ز کهکشان بسته نطاق
هنگام سلام پیش ایوان تو عرش
نازد بجواب ابروی گوشه طاق.ظهوری.مجلسش را عرش پیش ایوان و کرسی صندلی
مطبخش را آسمانها دود و کوکبها شرار.محمدسعیداشرف ( از آنندراج ).

معنی کلمه پیش ایوان در فرهنگ فارسی

( اسم ) فضای مرتفع و مهتابی جلو ایوان که سقف نداشته باشد صحن خانه : مجلسش را عرش پیش ایوان و کرسی صندلی مطبخش را آسمان ها دود و کوکبها شرار. ( محمد سعید اشرف )

جملاتی از کاربرد کلمه پیش ایوان

پیش که از قصر تن طایر جان برپرد روزن چشمم کند روی به ایوان او