پیش اورده

معنی کلمه پیش اورده در لغت نامه دهخدا

( پیش آورده ) پیش آورده. [ وَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) پیش آوریده. || ( اِ مرکب ) پیش آورد. پیشپار . رجوع به پیش آوردن شود.

جملاتی از کاربرد کلمه پیش اورده

این مسئله که در این منطقه تنها ته ستون‌های بنا بدست آمده‌اند و کاوش‌های کوش گران تاکنون به ستون‌های بنا دسترسی پیدا نکرده‌اند، این سؤال را پیش آورده‌است که ممکن است این بنا بنایی نیمه تمام و نیمه کاره بوده باشد، که در خصوص می‌توان اینگونه استباط کرد که: با توجه به وجود سنگ‌های ازاره و نیز سنگ‌های کف و کاشی‌کاری‌های کشف شده که با ظرافت خاصی کار گذاشته شده‌اند این احتمال که یک ساختمان نیمه کاره است منتفی است و در مورد عدم وجود ستون‌های بنا دو احتمال وجود دارد یکی اینکه این ستون‌ها سنگی بوده و برای استفاده به جاهای دیگری انتقال داده شده‌اند که این شیوه در دوره‌هایی از تاریخ دیده شده‌است و احتمال دیگر اینکه شاید ستون‌ها از چوب بوده‌اند که در طول زمان از بین رفته‌اند ولی وجود سوراخ‌هایی بر روی ته ستون‌ها احتمال اول که ته ستون‌ها سنگی بوده‌اند را افزایش می‌دهد زیرا در معماری آن زمان مرسوم بوده‌است که بر روی ته ستون‌ها سوراخی تعبیه می‌کردند و در پایین ستون‌ها هم زائده‌ای که این دو به هم قفل می‌شده و به وسیله سرب به هم جوش داده می‌شدند.
سایت «کتاب نیوز» نیز به فعالیت کافه کتاب سرای اهل قلم در وزارت ارشاد اشاره کرده: «بر این اساس، کافه کتاب‌های تهران تنها ۴۸ ساعت فرصت دارند تا فروشگاه‌شان را تخلیه کنند. این در حالی است که هم‌اکنون کافه‌کتاب سرای اهل قلم وابسته به وزارت ارشاد که چند هفته‌ای از فعالیت آن می‌گذرد بدون هرگونه مشکلی به فعالیت خود ادامه می‌دهد و این شائبه را پیش آورده که وزارت ارشاد کافه‌کتاب خود را فعال کرده اما حمایتی از فعالیت دیگر کافه کتاب‌ها نمی‌کند. از سوی دیگر به گفته صاحب یکی از این کافه کتاب‌ها، فشار به کتاب‌فروشی‌ها و کافه کتاب‌ها هم‌زمان با افتتاح کافه‌کتاب سرای اهل قلم تشدید شده و ذهن‌ها را متوجه این امر کرده که وزارت ارشاد به عنوان ناظر کتابفروشی‌ها و انتشاراتی‌ها، می‌بایست از این مراکز حمایت کند.»
شکم گنده پیش آورده گنده‌بویی به ریش آورده
تو یقین می‌دان که جرمی کرده‌ای جبر را از جهل پیش آورده‌ای
کیارش وفایی منتقد تئاتر عنوان کرده‌است: نمایش «این یک اعتراف است» با ساختاری که برای خود در نظر گرفته می‌کوشد تا مثنوی وجودی یک انسان را با داده‌های خود به تصویر درآورد. شرح حالی که در آن تمام جزئیات به شکل زنجیرواری به یکدیگر برای تشریح اتفاق‌ها متصل است تا درک موضوع برای مخاطب فراهم شود. تأکید بر محتوا و تکیه به شخصیت در این اثر مجالی را پیش آورده تا فرم به شکل متناسبی هم راستا با جهان اثر پیش برود و نتایج درستی را حاصل کند. میزانسن‌های کاربردی و تأکیدی که آن نیز از جهان متن نشأت می‌گیرد فضایی را در اختیار شخصیت قرار داده تا بتواند برون‌ریزی‌های پیاپی را با فاصله‌گذاری‌های هوشمندانه ترتیب بدهد و دنیای درون خود را به تصویر بکشد. حال اهمیت دیگر نگاه کارگردانی به باورپذیری روایت، فضاسازی و موقعیت‌های خلق شده مربوط است که توانسته شخصیت را با اوج و فرودهای قابل تأمل روبرو کند. طراحی صحنه، نور، لباس از دیگر عنوان‌هایی است که بهره درستی برای جهان اثر فراهم آورده تا رجوع شخصیت به گذشته و شخصیت‌هایی که در درون او زندگی می‌کنند با محتوا و فرم مناسب بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.
هرچه آید تیغ و خنجر از قضا پیش آورده سر و دست و قفا