معنی کلمه پیر و کور شدن در لغت نامه دهخدا پیر و کور شدن. [رُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) سخت ناتوان شدن از کهنسالی.
جملاتی از کاربرد کلمه پیر و کور شدن آرزوی جوان و پیری تو وز تو دائم بدرد پیر و جوان تا همی پیر و جوان گردد جهان از دور چرخ پیری او در خزان باشد جوانی در بهار