پیر جوی

معنی کلمه پیر جوی در لغت نامه دهخدا

پیرجوی. ( نف مرکب ) جوینده پیر.

معنی کلمه پیر جوی در فرهنگ فارسی

جوینده پیر

جملاتی از کاربرد کلمه پیر جوی

جز جوانی نیست صائب درد پیری را علاج از طبیبان تا به کی جویی ز غفلت چاره را؟