پیر بست
معنی کلمه پیر بست در لغت نامه دهخدا

پیر بست

معنی کلمه پیر بست در لغت نامه دهخدا

پیربست. [ ب ُ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان شهرستان رشت. واقع در 5هزارگزی خاور کوچصفهان سر راه شوسه. جلگه ، معتدل ، مرطوب. دارای 797 تن سکنه. آب آن از نهر توشاجوب از سفیدرود. محصول آنجا برنج و ابریشم و صیفی کاری. شغل اهالی زراعت و مکاری. بازار لولمان در اراضی این آبادی واقع است و روزهای یکشنبه و چهارشنبه بازار عمومی دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

معنی کلمه پیر بست در فرهنگ فارسی

دهی جزئ دهستان حومه بخش کوچصفهان شهرستان رشت

معنی کلمه پیر بست در دانشنامه عمومی

پیر بست ( انگلیسی: Pierre Bost; ۵ سپتامبر ۱۹۰۱ – ۶ دسامبر ۱۹۷۵ ) فیلم نامه نویس، رمان نویس و روزنامه نگار اهل فرانسه بود.
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزه انترالیه شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه پیر بست

اشتیاق پیر کنعان بهر یوسف برده‌اند حالت بستان جنت را به رضوان گفته‌اند
کمر بستی به خون ای پیر گردون نوجوانی را بخواری بر زمین افکندی آخر آسمانی را
پیر حسین بیگ پند و راهنمایی او را به کار بست و در آماسیه به سلطان سلیم اول پیوست.
زوصل دختر رز در جوانی کام دل بستان که در پیری می روشن چراغ صبحدم باشد