پی یاخته
جملاتی از کاربرد کلمه پی یاخته
به محل ارتباط بین نورونها یا نورونها با سایر یاختهها مثل غده و ماهیچه، سیناپس میگویند. نکته:(نورون حسی با حسی و حرکتی با حرکتی سیناپس نمیدهند) شایعترین سیناپس، سیناپس بین آکسون یک نورون با دندریت نورون بعدی است.
غشای پلاسما افزون بر این کارکردهای کلی نقش ویژهتری در جانداران چند یاختهای دارد. گلیکوپروتئینهای موجود در غشا به یاخته در شناسایی یاختههای دیگر برای تبادل متابولیتها و تشکیل بافتها، کمک میکنند. دیگر پروتئینهای غشای پلاسما امکان اتصال به اسکلت یاختهای و ماتریکس برونیاختهای را فراهم میکنند؛ کارکردی که شکل یاخته را حفظ کرده و محل پروتئینهای غشایی را ثابت میکند. آنزیمهایی که واکنشها را کاتالیز میکنند نیز در غشای پلاسما یافت میشوند. پروتئینهای گیرنده روی غشا شکلی دارند که با یک پیامرسان شیمیایی مطابقت دارد و در نتیجه پاسخهای یاختهای گوناگونی ایجاد میشود.
بسیاری از انواع یاختههای پروکاریوتی و یوکاریوتی، دیواره یاختهای دارند. دیواره یاختهای از یاخته به صورت مکانیکی و شیمیایی در مقابل محیط خارجی مراقبت میکند و یک لایه اضافی برای محافظت از غشای یاختهای است. انواع مختلفی از یاختهها دارای دیواره یاختهای هستند. این دیوارهها بر اساس نوع یاخته، از مواد مختلفی تشکیل میشوند. دیوارههای یاختهای گیاهی در درجه اول از سلولز تشکیل شدهاند، دیواره یاختهای قارچها از کیتین ساخته شدهاند و دیوارههای یاخته باکتریایی از پپتیدوگلیکان ساخته شدهاند.
با توجه به قدرت تکثیر بالای این یاختهها، نگرانی اصلی در مورد پیوند ES به بیماران برای درمان، توانایی آنها برای تشکیل تومور از جمله تروما است. راهکار اصلی برای افزایش ایمنی ESC در کاربردهای بالینی بالقوه تمایز دادن یاختهها به انواع یاختههای خاص (برای نمونه یاختههای جگری) است که توانایی ایجاد تومور را کاهش یا حذف میکند.
در پروکاریوتها دستگاه غشایی درونی نادر است، اگرچه در بسیاری از باکتریهای فتوسنتزکننده غشای پلاسما بسیار چین خورده و بیشتر سیتوپلاسم یاخته با لایههای غشای جمعکننده نور پر شدهاست. این غشاهای جمعکننده نور حتی ممکن است در باکتریهای گوگردی سبز ساختارهای محصور به نام کلروزوم ایجاد کنند.
گرچه نایچهها را با یاختهها همراه میدانند اما نایچهها تنها به یاختههای ماهیچههای پروازی که نیاز زیادی به اکسیژن دارند نفوذ و ورود دارند.
توپوایزومرازهای نوع ۲ در بازکردن درهمتنیدگی دیانای داخل هسته تخصص دارند. بهطور مثال زمانی که یاخته در حال تقسیمشدن است، دو رونوشت از هر کروموزوم باید جدا شوند. در حین انجام این فرایند، ممکن است بخشهایی از کروموزومهای خواهر دور یکدیگر حلقه شوند. توپوایزومراز نوع ۲ با عبوردادن مارپیچها از داخل یکدیگر، این مشکل را حل میکند. این آنزیم هر دو رشتهٔ یک مارپیچ دوتاییِ دیانای را میبُرد و رشتهٔ دیگر را از فاصلهٔ ایجادشده عبور میدهد. به این ترتیب درهمتنیدگیِ ایجادشده از هم باز میشود و در نهایت با اتصال دوبارهٔ قسمتهای بریدهشده، دیانای را بازیابی میکند.
دستاورد تاریخی او ایجاد شرایط تلقیح یک سلول ماده (اووم) بدون دخالت یاخته نر (اسپرماتوزوئید) بود (بکرزایی). او برآیند آزمایشهای خود و یارانش را چنین خلاصه میکند: «امروزه میتوان گفت که تقلید کامل تأثیر اسپرماتوزوئید در رشد سلول تخم از طریق چند عامل فیزیکو شیمیایی عملی شدهاست.»
ژن واحد وراثت است و یاخته (سلول) واحد ساختاری و عامل زندگی است. یاختهها دو گونه هستند: پروکاریوتها (پیشهسته) و یوکاریوتها (هوهسته)، هر دو گونه دارای یک سیتوپلاسم (میانیاخته) هستند که درون غشا قرار گرفته است. این غشاها دارای زیستمولکولهای زیادی مانند پروتئین و نوکلئیک اسید هستند. یاخته از طریق فرآیند تقسیم یاختهای تولیدمثل میکند. در این فرآیند، یاختۀ والد به دو یا چند یاختۀ فرزند تقسیم شده و ژنهای خود را به نسل تازه منتقل میکند. گاهی این تقسیم یاختهای منجر به تنوع ژنتیکی گونهها میشود.
شبیهسازی فرآیندهای تولیدمثل سلولی است که در آن دو یا چند موجود زنده از نظر ژنتیکی یکسان، یا به صورت طبیعی یا مصنوعی ایجاد میشوند. شبیهسازی مصنوعی معمولاً شامل ویرایش کد ژنتیکی، انتقال هسته یاختههای تنی (سوماتیک) و زیستچاپ است.