پی سر کردن

معنی کلمه پی سر کردن در لغت نامه دهخدا

پی سر کردن. [ پ َ / پ ِ س َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دست بسر کردن. از سر باز کردن.

معنی کلمه پی سر کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) دست بسرکردن کسی را از سرباز کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه پی سر کردن

به پیش رو فکند راکبش اگر تیری رسد ز پویه بر نشانه از پی سر
سر بنه تا درد سر برخیزد و بار کلاه کز پی سر طوق و فرمان برنتابد هر دلی
بود هنوز این سخنش بر زبان کز پی سر گریه کنان ساربان
مکن خون کوی ای دل بر سر میدان او مسکن که آنجا در پی سر می‌رود صد عاشق مسکین