پچنگ ها

معنی کلمه پچنگ ها در دانشنامه آزاد فارسی

پِچِنگ ها (Pechenegs)
(یا: پاتسیناک ها) قوم صحرانشین ترکان. موطن اولیۀ آن ها نامعلوم است، اما در قرون ۸ و ۹م، در منطقه ای بین ولگای سفلا و اورال ساکن بودند. خزرها و کومان ها آنان را به سمت غرب راندند (ح ۸۸۹م) و پچنگ ها نیز مجارها را عقب راندند و در جنوب اوکراین، در سواحل دِنیپر ساکن شدند. به روسهای کیِف حمله کردند و حتی قسطنطنیه را به خطر انداختند (۹۳۴م). پس از محاصرۀ ناموفق کیِف (۹۶۸م) و قتل دوکِ کیِف، اسویاتُسلاو (۹۷۲م)، مغلوب یاروسلاو شدند (۱۰۳۶م) و به دشت های دانوب سفلا بازگشتند. باز قسطنطنیه را محاصره کردند (۱۰۹۱م)، اما امپراتور آلکسیوس اول تقریباً آنان را نابود کرد. بعدها جوامع بزرگی از آن ها در مجارستان سکونت کردند.

معنی کلمه پچنگ ها در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پِچْنگْها، از اقوام ترک تبار آسیای مرکزی هستند. این قوم مدتی در سرزمین روسیه و نزدیکی بلاد روم (آسیای صغیر) می زیستند.
نام این قوم در زبان های مختلف به صورت های گوناگون آمده است: مؤلفان یونانی آن را به صورت پاتسیناک و مؤلفان بیزانسی با نام های پاتزیناکی (پاتزیناکایه)، پی چی نیگی، پچنکی و جز آن ها معرفی کرده اند. در متون اسلامی عربی و فارسی نام این قوم به صورت های بجاناک و بجناک آمده است. کاشغری نام این قوم را بَجانَک نوشته است. در زبان گرجی این قوم را پاچانیکی، و در ارمنی پاچیناک می نامیدند. در زبان مجاری نام این قوم به صورت های بیسِنی و پی چناتی آمده است. در متون لهستانی این نام به صورت های پیه چی نیگ و پین چناک، و در روسی پِچِنِگ ثبت شده است همۀ این نام ها برگرفته از بشناق و پچناک است که با واژه پاشِنوگ در زبان اسلاوی کهن قرابت دارد و به معنای «تیره یا طایفه ای با پیوند سببی» است. برخی نام این قوم را مشتق از واژۀ تخاری کَنک، به معنای سنگ دانسته اند.
خاستگاه پچنگ ها
خاستگاه پچنگ ها نیز مشخص نیست. برخی این قوم را به تبت نسبت داده اند. کاشغری قوم بجانگ (پچنگ) را در یک جا قبیله ای از غزان، و در جای دیگر از ترکان معرفی کرده است. گومیلف مدعی است که در اواخر سدۀ ۵م در نتیجۀ اختلاط ترکان آلتای با مهاجران، مجموعه ای مرکب از ۵۴۶ قبیله پدید آمد که تورکوت نام گرفت. اینان به تدریج در سرزمین های دورتر از آلتای پراکنده شدند و به غرب روی آوردند. پچنگ ها ظاهراً از این مجموعه بودند که با غزان درآمیختند. بارتولد با استناد به نوشتۀ کاشغری و رشیدالدین فضل الله، پچنگ ها را از جملۀ غزان آورده است. پچنگ ها خود مجموعه ای مرکب از چند قبیله بودند که ضمن امتزاج با کوچندگان ترک تبار ممزوج با سرمت ها و قبایل اوگروفین۱ پدید آمدند و اندکی نیز با مغولان درآمیختند. در سده های ۲-۳ق/۸-۹م پچنگها از آسیای مرکزی به غرب روی آوردند و در محدودۀ میان رود ولگا و کوههای اورال سکنا گزیدن. ابن فضلان ضمن ارائۀ مطالبی دربارۀ پچنگ ها می نویسد که آن ها در کنار آب آرامی شبیه دریا سکنا دارند و به خلاف غزان مردمی فقیرند.
جایگاه پچنگ ها
غزان که در نواحی شمال شرقی پچنگ ها می زیستند و مردمی ثروتمند بودند، حدود سال ۲۴۶ق/۸۶۰م پچنگ ها را به سوی غرب راندند. اندکی بعد در آخرین دهۀ سدۀ ۹م پچنگ ها در همسایگی خزران جای گرفتند، خزران نیز برای وصول مالیات، همواره آنان را در معرض تاخت و تاز قرار می دادند. پچنگ ها را وحشیانی با حرص و آز پایان ناپذیر که در مقابل پول می توان آن ها را خرید و در جنگ با دیگر وحشیان و روس ها مورد استفاده قرار داد، دانسته اند. در اواخر سدۀ ۳ق/۹م پچنگ ها به محدودۀ مرزهای غربی خزران روی آوردند و در آن جا مستقر شدند. گردیزی که در سدۀ ۵ق/۱۱م می زیسته، خلاف نظر ابن فضلان را بیان داشته، و پچنگ ها را خدواندان مال نامیده است. این ماجرا مربوط به زمانی است که به نوشتۀ گریزی، پچنگ ها به جنوب و مغرب خزر روی آورده بودند. وی می نویسد که از هر ناحیه ای از ولایت قپچاق، از جنوبِ غربی خزر و از غرب سقلاب (اسلاو) مردمی به آنان پیوستند. سپس اشاره می کند که این اقوام همه در حال جنگ اند و با پچنگ ها پیکار، و اینان را برده می کنند و می فروشند. وی ضمن شرح ثروت پچنگ ها می افزاید که آنان دارای گوسفندان، ستوران، ظرف های زرین و سیمین و سلاح های بسیارند و کمرهای سیمین دارند. دربارۀ جایگاه پچنگ ها مؤلف حدود العالم در شرح مربوط به دریای سیاه (دریای گُرزیا یا گرجیان= بنطس) حد شمال آن را جای های بجناک، خزران، بلغار و سقلاب نامیده است. مؤلف کوه های شمال قفقاز را حد فاصل میان بجناک خزری و بلغار روس نوشته. منطقۀ پچنگ ها را جنوب سرزمین های روس و قپچاق دانسته، و مدعی شده است که سرزمین بجناک های ترک از مشرق حدود غز، از جنوب به برطاس و براذاس، از مغرب به حدود مجار (مجغر) و روس و در جنوب ناحیۀ قپچاق است. وی سرزمین خزران را در شرق ناحیۀ بجناک آورده، و آنان را بجناک خزر نامیده است. شاه خزران همه ساله با پچنگ ها درگیر می شد و به نوشتۀ ابن رسته اشخاص متمکن و دارای بضاعت را مکلف می نمود که به تناسب ثروت خود هزینۀ جنگجویان را برای پیکار با پچنگ ها بپردازند. قپچاق ها نیز همانند خزران عرصه را بر پچنگ ها تنگ می کردند و در نتیجه اینان را به سوی اراضی مجارها می راندند. پچنگ ها در اراضی وسیعی از کرانۀ رود ولگا تا مصب رود دانوب پراکنده شدند. کار اصلی آنان پرورش دام بود. در سدۀ ۴ق/۱۰م پچنگ ها دو شاخه (شرقی و غربی) شدند
حمله به اراضی روس ها و بلغارها
...

جملاتی از کاربرد کلمه پچنگ ها

با فشار نورمن‌ها در غرب و شکست در ملازگرد، دیری نگذشت که سلسله جدیدی در قسطنطنیه به قدرت رسید. آلکسیوس اول کومننوس که سلسله کومننی را بنیان‌گذارد، بر نورمن‌ها در ساحل یونان در آدریانیک پیروز شد؛ پچنگ‌ها را در بالکان مغلوب ساخت و پیشروی ترکان را در آناتولی متوقف ساخت. آلکسیوس که خود به تنهایی فاقد قدرت کافی برای عقب راندن ترکان بود، دست به سوی پاپ و غرب دراز کرد. پاسخ غرب به درخواست امپراتور بیزانس، نخستین جنگ صلیبی را پی‌ریزی کرد اما روند جنگ‌های صلیبی طی جنگ اول و دوم، امپراتوری بیزانس را از این درخواست پشیمان کرد و روابط دو طرف به تیرگی گرایید تا اینکه بیزانس از کمک به صلیبیون در طول جنگ صلیبی سوم سر باز زد.
زمان‌های متفاوتی برای قدیم‌ترین نسخه خطی موجود در نظر گرفته می‌شود. جفری لوئیس قدمت اوایل قرن ۱۵ میلادی را منصفانه می‌داند با دو وجه از متن: یک لایه یک مجموعه از سنت‌های شفاهی مربوط به درگیری‌ها و نبرهای قوم اوغوز با پچنگ‌ها و قبچاق‌ها و لایه دیگر به لشکرکشی‌های معاهده آق‌قویونلوها در قرن ۱۴ میلادی اشاره دارد.
احتمالاً قاجارها مغول، ترکمان و سلجوقی نبوده‌اند بلکه از ترکان غربی و خویشاوند نزدیک خزرها و قبچاق‌ها و بلغارها و پچنگ‌ها بوده‌اند و در حدود سدهٔ هشتم میلادی با سایر طوایف ترک قفقاز جنوبی از آن سرزمین هجرت کرده‌اند. اینان نخست در حدود سدهٔ هشتم با سایر طوایف ترک قفقاز جنوبی از آن سرزمین هجرت کرده‌اند و سپس ۲۰۰ سال بعد از حمله مغول به ایران مجدداً به ایران برگشته‌اند. صفویه آنها را از آذربایجان به مازندران و گرگان و مرکز ایران برده‌اند و با افشارها و بیات‌ها و بایندرها بسیار نزدیک بوده و حتی شریک سرنوشت و شاید همسفر ایشان بوده‌اند. ایل قاجار یکی از هفت ایل اصلی ترکمان قزلباش بود که در زمان صفویه از آناتولی و شام به ایران مهاجرت کرده و شاه اسماعیل به یاری توان نظامی آن‌ها، سلسلهٔ صفویه را بنیان نهاد.
برای نخستین بار، صلیبیون طی نخستین جنگ صلیبی با نیروهای تورکوپول در ارتش بیزانس آشنا شدند. این نیروهای کمکی خود از گروه و نژادهای مختلفی بودند؛ از ترک و عرب گرفته تا یونانی و پچنگ. حضور نیروهای تورکوپول در ارتش بیزانس طی نخستین جنگ صلیبی خود الگویی شد برای صلیبیون برای استفاده از این نیروهای بومی و ظرفیت آنها برای پیشبرد اهداف خود در اراضی مقدس.
یوسف درگیر در جنگ‌هایی در برابر کیوان روس و پچنگ‌ها و همچنین منازعات پراکنده با بیزانس در شبه‌جزیره کریمه بوده است. او در مکاتبات خزر گزارش داده است که از ممالک مسلمان اطراف دریای خزر در برابر وارنگیان غارتگر و روس‌های کیف محافظت می‌کند.
هوتسول‌ها در مناطق واقع بین جنوب شرقی از ساکنان بویکوها، پایین تا بخش شمالی بخش رومانیایی از کارپات‌ها واقع شده‌است. چندین فرضیه منشأ هوتسول‌ها را توضیح می‌دهند، با این حال، مانند همه روسین‌ها، آنها به احتمال زیاد منشأ قوم زایی متنوعی دارند. به‌طور کلی در نظر گرفته می‌شود که این افراد از نوادگان کروات‌های سفید، قبیله‌ای اسلاو که در این منطقه ساکن بودند، همچنین تیورتسی و احتمالاً اولیچ‌ها هستند که مجبور بودند خانهٔ قبلی خود را در نزدیکی رودخانهٔ بوگ جنوبی، تحت فشار پچنگ‌ها ترک کنند.
سرانجام در سال ۹۶۵، سویاتوسلاو به جنگ خزرها شتافت. وی برای مبارزهٔ خود، مزدورهایی از بین اغوزها و پچنگ‌ها استخدام کرد که شاید برای مقابله با سواره‌نظام قدرتمند خزری بوده‌باشد. سویاتوسلاو شهر سارکل را در حدود سال ۹۶۵ نابود کرد و شهر کرچ، در شبه جزیره کریمه، را به تاراج برد، اما آن را اشغال نکرد. سپس احتمالاً در سال ۹۶۸ یا ۹۶۹ شهر آتیل، پایتخت خزرها، را تصرف کرد. مدت کوتاهی پس از مبارزات سویاتوسلاو، شخصی که از شهر آتیل بازدید کرده نوشته است: «روس‌ها حمله کردند و حتی شاخه‌ای انگور یا کشمش و حتی یک برگ سبز باقی نگذاشتند.»ابن حوقل تنها کسی است که گزارش کرده روس‌ها، پس از بازگشت از «روم و اندلس»، شهر سمندر را غارت کرده‌اند.[پانوشت ۱۰] هجوم سویاتوسلاو به رفاه و استقلال دولت خزر پایان بخشید. نابودی خانات خزر، تسلط بر مسیرهای تجاری شمال و جنوب از طریق مناطق استپی و دریای سیاه را برای شاهان کی‌یفی روس به وجود می‌آورد؛ حال آنکه این مسیرها راه‌هایی بودند که پیش از این نیز به عنوان منابع اصلی درآمد خزرها به حساب می‌آمدند. علاوه بر این، مبارزه‌های سویاتوسلاو منجر به رشد جمعی و فرهنگی اسلاوها در مناطق میان نواحی استپی و جنگلی سالتوو-مایاکی (Saltovo-Mayaki) شد. البته، سویاتوسلاو در سال ۹۷۲ میلادی توسط پچنگ‌ها کشته شد.
زبان پچنِگی یک زبان ترکی منقرض شده است که توسط مردم پچنگ در اروپای شرقی تکلم میشد.این زبان بسیار شبیه به زبان‌های اوغوز است اما مستندات ضعیف و فقدان گروهی که به این زبان صحبت کنند، مانع از این می‌شود که زبانشناسان بتوانند به‌طور قطع رده این زبان را در یک رده قرار دهند.البته بسیاری از کارشناسان به‌طور قطع این زبان را در گروه زبان‌های اوغوز قرار می‌دهند.