پلیدی گوشت مردار

معنی کلمه پلیدی گوشت مردار در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پلیدی گوشت مردار (قرآن). منظور از مردار ، مرده ی هر حیوانی است که خدا ، گوشت آن را حلال نموده است، خواه از چهارپایان باشد یا پرندگان ؛ و نیز وحشی یا اهلی بودن تفاوت نمی کند. با این بیان، خوردن «مردار» و بهره وری های دیگر از آن حرام است.
گوشت مردار ، مظهر پلیدی و ناپاکی است.«قل لا اجد فی مآ اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة... فانه رجس...»؛ بگو: «در آنچه بر من وحی شده، هیچ غذای حرامی نمی یابم؛ بجز اینکه مردار باشد، یا خونی که (از بدن حیوان ) بیرون ریخته، یا گوشت خوک -که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به گناه ، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آن برده شده است.» اما کسی که مضطر (به خوردن این محرمات) شود، بی آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست)؛ زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (برداشت مزبور بر این اساس است که مرجع ضمیر «فانه» می تواند هر یک از موارد مذکور در آیه باشد. )
حرمت گوشت
حرمت گوشت مردار، از آثار پلیدی آن است.قل لا اجد فی مآ اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة... فانه رجس...
← حیوانات حرام
۱. ↑ مجمع البیان، طبرسی، ج۳ - ۴، ص۱۸۲.
...

جملاتی از کاربرد کلمه پلیدی گوشت مردار

مساءله 33 - اگر مضطر بارتكاب حرامى شد واجب است از آن حرام به مقدار رفعاضطرار مرتكب شود و زيادتر از آن جائز نيست ، پس هرگاه مضطر بنوشيدن شراب ويا خوردن گوشت مردار شود تا ترس از جان خود را دفع كند بهمان مقدارى كه ترسبرطرف شود حلال و جائز مى شودو زيادتر از آن جائز نيست .
O امام صادق عليه السّلام فرمود: گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانى مى شود و خوردن خون ، سبب سنگدلى و قساوت قلب مى گردد.(510)
اول علاج عملی و آن دو چیز است یکی آن که اندر این اخبار که اندر غیبت آمده است تامل کند و بداند که به هر غیبت که کند حسنات از دیوان او باز آن نقل خواهند کرد. و رسول (ص) همی گوید، «غیبت حسنات بنده را همچنان نیست کند که آتش هیزم خشک را» و باشد که وی را خود یک حسنات بیشتر نباشد، از سیئات، بدین غیبت که بکند کفه سیئات وی زیادت شود و بدین سبب به دوزخ شود. دیگر آن که از غیبت خود بیندیشد و بداند که آن کس نیز اندر عیب همچنان معذور است که وی. و اگر هیچ عیب نداند خویش را بداند که جهل وی به عیب از همه عیبها بیش است. پس اگر راست همی گوید هیچ عیب بیش از گوشت مردار خوردن نیست خویشتن بی عیب را با عیب چرا کند؟ و به شکر مشغول شود و بداند که اگر وی تقصیر همی کند در آن فعل هیچ بنده از تقصیری خالی نیست و چون خود بر حد شرع راست نمی تواند بود، اگر همه اندر صغیره بود و با خود همی برنیاید، از دیگران چه عجب دارد؟ و اگر در آفرینش وی عیب است، بداند که این عیب صانع کرده باشد که آن به دست وی نیست تا وی را سلامت رسد.
اما آن گوشتها و چيرهائى كه خوردنش بر شما حرام شده گوشت مردار و خون و گوشتخوك و گوشت حيوانى است كه هنگام ذبح نام غير خدا بر آن برده شده ، و حيوانى كه خفهشده ، و يا به وسيله كتك مرده ، يا سقوط كرده ، و يا به وسيله ضربت شاخ حيوانىديگر مرده ، و يا درنده از آن خورده ، مگر آنكه آن را زنده دريابيد، و ذبح كنيد، و آنچهبه رسم جاهليت براى بتها ذبح شده ، و نيز اينكهاموال يكديگر را به وسيله اوتار (با چوبه تير) قسمت كنيد، امروز است كه ديگر كفار ازضديت با دين شما مايوس شدند، ديگر از آنها نترسيد، و تنها از من بترسيد امروز استكه دين شما را تكميل كردم ، و نعمت خود بر شما تمام نمودم ، و امروز است كه دين اسلامرا براى شما پسنديدم و آنچه گفتيم حرام است درحال اختيار حرام است اما اگر كسى در محلى كه قحطى طعام است به مقدارى كه ازگرسنگى نميرد نه زيادتر كه به طرف گناهمتمايل شود مى تواند بخورد، كه خدا آمرزگار رحيم است (3)0
آيه بعد براى روشن ساختن غذاهاى حرام و ممنوع و قطع كردن هر گونه بهانه چنين مىگويد خداوند تنها گوشت مردار، خون ، گوشت خوك ، و گوشت هر حيوانى را كه بههنگام ذبح نام غير خدا بر آن گفته شود تحريم كرده است (انما حرم عليكم الميتة و الدم ولحم الخنزير و ما اهل به لغير الله ).
در مردار خونها منجمد مى شوند، آن خونها در بدن مردار مى مانند و خارج نمى شوند.بنابراين گوشت مردار ثقيل و غير گوارا است ، زيرا مردار چيزى است كه گوشت آن را باخونش مى خوردند.
دخمه یا برج خاموشان مکانی است که زرتشتیان، مردار آدمیان را که بنا بر عقاید آن‌ها نجس و پاریار است، در آن می‌گذاشتند تا گوشت مردار توسط درندگان و پرندگان خورده شود آن‌گاه باقی‌ماندهٔ استخوان‌ها را درون چاه میانهٔ دخمه انبار می‌کردند. بنا بر عقاید زرتشتیان دفن مردار موجب آلودگی عنصر مقدس خاک می‌گردید و لازم است ذکر شود که در دین زرتشتیان سوگواری و بی‌تابی برای مرگ عزیزان به سختی منع شده‌است.
بعلاوه تكيه روى عنوان (طيب ) همگان را متوجه اين دستور اسلامى مى كند كه از غذاهاىناپاك ، از گوشتهائى همچون گوشت مردار و درندگان و حشرات ، و از مسكرات كه بهشدت در ميان مردم آن زمان رواج داشت بپرهيزند.
O تحريم هاى الهى ، تنها به جهت مسائل طبى وبهداشتى نيست ، مثل تحريم گوشت مردار وخون ، بلكه گاهى دليل حرمت ، مسائل اعتقادى ، فكرى وتربيتى است . نظير تحريم گوشت حيوانى كه نام غير خدا بر آن برده شده كه به خاطر شرك زدايى است . چنانكه گاهى ما از غذاى شخصى دورى مى كنيم ، به خاطر عدم رعايت بهداشت توسط او، ولى گاهى دورى ما از روى اعراض يا اعتراض و برائت از اوست .

موسس نصرانيت حاضر چنين كسى است ، او است كه اركان مسيحيت حاضر را بنا نهاده ، وى تعليم خود را بر اين اساس بنا نهاده كه ايمان آوردن به مسيح براى نجات كافى است و هيچ احتياجى به عمل ندارد و خوردن گوشت مردار و گوشت خوك را بر مسيحيان حلال و ختنه كردن و بسيارى از دستورات تورات را بر آنان تحريم نموده ، با اينكه انجيل نيامده بود مگر براى اينكه كتاب آسمانىقبل ، يعنى تورات را تصديق كند و جز چند چيز معدود را كه در آن حرام بودحلال نكرد و كوتاه سخن اينكه عيسى (عليه السلام ) آمده بود تا شريعت تورات را كه دچار سستى شده بود قوام بخشد و منحرفين و فاسقان از آن را به سوى آن برگرداند،نه اينكه عمل به تورات را باطل نموده ، سعادت را منحصر در ايمان بدون عمل كند.

23 - خوردن گوشت مردار و گوشت خوك و خون و گوشت هرحيوانى كه هنگام ذبح نام غيرخدا بر آن بوده باشند، مگر آن كه ضرورت خوردن اين چند چيز را ايجاب كند.