[ویکی فقه] پلیدی قوم عاد (قرآن). قوم عاد کافر و بت پرست بودند و طاغیان مستکبر خود را اطاعت می کردند. واقع شدن پلیدی بر قوم عاد بود.«والی عاد اخاهم هودا...»؛ و به سوی قوم عاد، برادرشان « هود » را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را پرستش کنید، که جز او معبودی برای شما نیست! آیا پرهیزگاری پیشه نمی کنید؟!» ← قوم عاد شرک ورزی و انکار رسالت هود علیه السّلام از سوی قوم عاد، سبب گرفتاری آنان به پلیدی از جانب خداوند شد.والی عاد اخاهم هودا... «قالوا اجئتنا لنعبدالله وحده ونذر ما کان یعبد ءابآؤنا فاتنا بما تعدنآ ان کنت من الصدقین»؛ گفتند: «آیا به سراغ ما آمده ای که تنها خدای یگانه را بپرستیم، و آنچه را پدران ما می پرستند، رها کنیم؟! پس اگر راست می گوئی آنچه را (از بلا و عذاب الهی) به ما وعده می دهی، بیاور»! ← حرف آخر قوم عاد ۱. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۶۵. ...
جملاتی از کاربرد کلمه پلیدی قوم عاد
74 - و بخاطر بياوريد كه شما را جانشينان قوم عاد قرار داد و در زمين مستقر ساخت ، كهدر دشتهايش قصرها براى خود بنا مى كنيد و در كوه ها براى خود خانه ها مى تراشيد،بنابراين نعمتهاى خدا را متذكر شويد و در زمين فساد نكنيد.
و هـمچنين در تفسير اينكه فرمود: (انطق كل شى ء) وجوهى ذكر كرده اند. بعضى گفتهانـد: ايـن عموميت تخصيص خورده به موجودات زنده ، و داراى نطق ، چون تمامى موجودات وحـتـى تـمـامـى موجودات زنده ، نطق به معناى حقيقى كلمه ندارند، و نظير اين تخصيص دركـلام خـداى تـعالى شايع است ، مثل اينكه درباره بادى كه به قوم عاد فرستاد، فرموده(تـدمـر كـل شى ء و همه چيز را نابود كرد) با اينكه منظور همه انسانها است ، نه همهچيزها.
(صرصر) (بر وزن دفتر) در اصل از ماده صر (بر وزن شر) به معنى محكم بستناست ، و به همين جهت كيسه اى را كه در آن پول مى گذاردند و در آن را محكم مى بستندصره (بر وزن طره ) مى ناميدند، سپس به بادهاى بسيار سرد يا پر سر و صدا، و يامسموم و كشنده ، اطلاق شده است ، و شايد تند باد عجيبى كه قوم عاد را در هم كوبيد داراىهمه اين صفات سه گانه بوده است .
دربـاره توقف و سكونت آن ها در آن سرزمين اختلاف است ؛ بعضى گفته اند: آن ها قومى ازيـهـود بـوده انـد كـه به فلسطين رفته و آن جا را براى سكونت انتخاب كردند.(174)ديـگـران گـفـتـه اند: اينان از تيره عمالقه بودند كه از قسمت هاى غرب فرات به آن جاكـوچ كـردنـد.(175) قـول سـوم آن اسـت كـه از عـمـالقـه مـصـر بـوده انـد كـه سـلطـانمصراحمس ايشان را از آن جا براند.(176) بعضى از تاريخ نگاران گفته اند:آن هـا بـاقـى مـانـدگـان قـوم عاد بودند و سرزمينشان نيز از مستعمرات قوم عاد بوده است.(177)ايـن قـول آخـر بـا قـرآن نـيـز بـى تـنـاسـبـى نـيـسـت كـه ازقـول حـضـرت صالح حكايت مى كند كه نعمت هاى خدا را برقوم ثمود شماره مى كرد و مىفـرمـود:بـه يـاد آريـد كه خداوند شما را پس از عاد جانشين آن ها كرد و در اين سرزمينجاى گيرتان نمود.(178)
از مجموع اين آيات با مقايسه به صفاتى كه در آيات گذشته درباره قوم عاد گفته شدچـنـيـن اسـتفاده مى شود كه قوم عاد بيشتر بر خودخواهى و مقام پرستى و خودنمائى تكيهداشـتـنـد، در حـالى كـه قـوم ثـمـود بيشتر اسير شكم ، و زندگى مرفه و پرناز و نعمتبـودنـد، ولى هـر دو در يـك سـرنوشت شوم اشتراك پيدا كردند كه دعوت انبياء را براىبـيـرون آمـدن از زنـدان خـودپـرسـتى و رسيدن به خدا پرستى زير پا گذاشتند، و بهكيفر اعمالشان رسيدند.
O پس از قوم نوح ، قوم عاد، ثمود، لوط، اصحاب مدين ، فرعون ، هامان ، قارون و اصحاب فيل هم ، گرفتار قهر الهى شدند. (من القرون من بعد نوح للّه )