پس فروختن
معنی کلمه پس فروختن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پس فروختن
آن که عمل را قدری و قیمتی بود و در وی رنجی بود. اگر طعام کسی اجارت کند، تا دکان بدان بیاراید یا درخت اجارت کند تا جامه بر وی خشک کند یا سیبی اجارت کند تا باز بوید، این همه باطل بود که این را قدری و قیمتی نبود و همچون یک دانه گندم فروختن.
(ربا) منظور ما از اين كلمه تبديل جنسى است بهمثل همان جنس با مقدارى زيادتر، مثلا فروختن ده من گندم به مدت پنج ماه به مبلغ دوازده منگندم ، و نظير اينها، و ربا وقتى متصور است كه خريدار ده من و يا قرض گيرنده آن درشدت فقر و احتياج باشد، (و گرنه به قول معروفپول گرد را به بازار دراز مى برد، و قوت زن و فرزند خود را مى خريد مترجم ) ومعناى فقير كسى است كه درآمدش برابر حوائجش نباشد، مثلا در هر روز بطور متوسط دهتومان به دست آورد، در حالى كه به بيست تومان محتاج باشد، از همين جا است كهسرمايه زندگى چنين فردى رو به نقصان مى گذارد، و زمانى طولانى نمى گذرد كهتمامى آنچه تاكنون كسب كرده همه را از دست مى دهد، و قدرت پرداخت آنچه را قرضگرفته ندارد، از او عدد بيست را مطالبه مى كنند، در حالى كه او هيچ چيز ندارد، حتى عدديك را هم فاقد است ، پس دارائى چنين كسى مساوى با منهاى بيست (20 -) است و اين همانهلاكت و بدبختى در زندگى است .
در بعضی مناطق به ارمنیان طی اخطاریه دو هفته مهلت دادهاند و در برخی دیگر فقط مهلت دو ساعته در برخی مناطق به اخراج شوندگان اجازه داده شده بعضی از اموال خود را بردارند، در برخی مناطق هم برداشتن و فروختن هر چیز منع شدهاند. ارمنیانی که اشیاء قیمتی با خود برداشته بود تنها مرگ خود را تسریع کردند. به هر حال، قاعده این بودهاست که اخراجها همه جا پیش از زمان اعلان شده شروع شدهاند. ارتش سوم که کنترل ولایتهای شرقی را در اختیار داشته با صدور اخطاریهای اعلام کرده بود مسلمانانی که به ارمنیها کمک برسانند در مقابل خانهاش اعدام و خانهاش سوخته خواهند شد.
عروس به کما میرود. در بیمارستان، ال درایور، یکی از افعیهای مرگبار، آماده میشود تا او را از طریق تزریق مادهٔ کشنده ترور کند. بیل دستور میدهد مأموریت لغو شد زیرا کشتن او را در حالی که بی دفاع است، شرم آور میداند. عروس پس از چهار سال بیدار میشود و با وحشت متوجه میشود که دیگر باردار نیست. او مردی که قصد تجاوز به او داشت و کارگر بیمارستان که در حال فروختن جسدش در حین کما به مرد بود را میکشد. او کامیون کارگر بیمارستان را میگیرد و وضعیت سلامتی خودش را به حالت اولیه برمیگرداند و قول میدهد بیل و دیگر افعیهای مرگبار را بکشد.
مساءله 3 - اشكالى در جو از فروش اجزائى از بدن ميته كه حيات در آنحلول نمى كند نيست البته آن جزئى كه منفعتحلال و عقلائى داشته باشد مانند مو و پشم حيوان و بلكه شير آن ، اگرقائل به پاك بودن شير ميته باشيم ، ولى در جواز فروختن ميته پاك نظير ميته ماهى وامثال آن در صورتى كه خود و يا حتى روغن آن فائدهاى داشته باشداشكال است كه احتياط ترك معامله آن است .
ولى گـروه ديـگـرى مـعـتقدند فروختن يوسف يك بار بيشتر اتفاق نيفتاد و آن هم به دستكاروانيان در مصر بود، كاروانيان پس از اين كه وى را از چاه بيرون آوردند، به صورتكـالايـى كـه قـابـل فروش و استفاده است ، پنهانش كردند. چنان كه خداى تعالى فرمودهاسـت : واسرّوه بضاعة . سپس او را در مصر به بهايى اندك و درهمى چند فروختند وچـون در وى آثـار آزادگى و نشانه بزرگى ديدند و شايد براثر تحقيق و سؤ الى كهاز او كـرده بـودنـد، وى را شـنـاخـتـه و دانـسـتـنـد فـرزنـددل بـنـد يـعـقـوب و نـوه ابـراهـيـم خـليـل اسـت ، بـه هـمـيـندليل خواستند هر چه زودتر او را بفروشند و خوش نداشتند كه او را نزد خود نگاه دارند وبـا ورود به مصر بى درنگ او را در معرض فروش گذارده و درباره قيمتش سخت گيرىنـكـرده واو را فـروخـتـند و كلام خدا را كه فرموده : وكانوا فيه من الزّاهدين به همينمعنا حمل كرده اند.
مساءله 2 - اگر همه ورثه اتفاق كردند بر اينكه معامله اى را كه مورث آنان انجامداده فسخ كنند اگر عين آن بهائى كه مورثشان از خريدار گرفته موجود باشد همانرابه مشترى بر مى گردانند، و اگر موجود نباشد ازمال ميت بر مى دارند و ميدهند و اگر ميت مالى نداشته باشد در اينكه وظيفه ورثه چيست دواحتمال هست ، يكى اينكه دين ميت بورثه منتقل شود و ذمه ورثه به آنمشغول گردد كه بنابراين احتمال واجب است ورثه با فروختن همان كالا - كه با فسخمالكش شده ذمه خود را فارغ سازد اگر چيزى زياد آمد متعلق به آنان باشد و اگر كم آمدو ذمه آنان را فارغ نكرد بقيه در ذمه اش باشد تا بپردازد، دوم اينكه دين ميتمنتقل به ورثه شود كه هركس به مقدار سهم الارثش آن را بپردازد و ارتباطى با آن كالانداشته باشد و از اين دو وجه وجه اول وجيه تر است .
يوسف در خانه عزيز غرق در عزّت و عيش روزگار مى گذراند، و اين خود اولين عنايتلطيف و سرپرستى بى مانندى بود كه از خداى تعالى نسبت به وى بروز كرد، چونبرادرانش خواستند تا بوسيله به چاه انداختن و فروختن ، او را از زندگى خوش و آغوشپدر و عزّت و ناز او محروم سازند، و يادش را از دلها ببرند، ولى خداوند نه او را از يادپدر برد و نه مزيت زندگى را از او گرفت ، بلكه بجاى آن زندگى بدوى و ابتدايىكه از خيمه و چادر مويين داشت قصرى سلطنتى و زندگى مترقى و متمدن و شهرى روزيش كرد، بعكس همان نقشه اى كه ايشان براى ذلت و خوارى او كشيده بودند او را عزيز ومحترم ساخت ، رفتار خداوند با يوسف از اول تا آخر در مسير همه حوادث به همينمنوال جريان يافت .
با این وجود ۵ سال بعد از این اقدامات، روند خدمترسانی در سطحی نبود که به آبادانی روستا بینجامد. در پاییز ۱۳۹۸ اعلام شد که اهالی روستای چشمه مار با فروختن دامها و واگذاری زمینهایشان روستا را ترک کرده و در حاشیۀ شهر کرمانشاه ساکن شدهاند.
چون از آتش فروختن نیست عجب این بنده کنون فروختن خواهد خواست
در سال دوّم ، قسمتى از كتاب هائى را كه ممكن بود بفروشيم فروختيم وآنسال را گذرانديم و در سال سوّم ، زيور آلات خانواده را فروختيم وسال چهارم آمد در حالى كه ما هيچ چيز براى فروختن و امرار معاش نداشتيم و قحطى وگرانى هم همچنان ادامه داشت ما نيز بدون اعتناء به آن وضع به مطالعات و درس و بحثخود مشغول بوديم .
فروش به افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است. گر چه بر خلاف آن، بسیاری از فروشندگان اقدام به فروختن سیگار به افراد زیر سن قانونی در صربستان میکنند.