پر کنج
معنی کلمه پر کنج در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پر کنج
هم کنج چو خسته گشت خاطر هم طوس چو بسته ماند بیژن
بقعهٔ امامزاده یحیی در جنوب شرقی ورامین در محلهٔ کهنه گل قرار گرفته است. تاریخ بنای بقعه، سال ۷۰۷ هجری قمری است. مقبره گنبد بزرگ آجری دارد و در بدنهاش هشت دریچهٔ مشبک ساخته شده است. صحن بنا به شکل برج، چهار کنج طاقنما دارد. در قسمت پایین دیوارهٔ صحن، گچبریهایی وجود دارد و در پایین آنها نیز کاشیهای بزرگ و زیبایی با جلای فلزی به کار رفته است.
کردند همچو سرو نفس راست بلبلان تا از چمن به کنج قفس رو گذاشتیم
زبانهای هندواروپایی دیگری هم توسط گروههای کوچکتر صحبت میشوند. زبانهای نورستانی و زبانهای پشهای که از شاخه زبانهای داردی هستند و زبان بلوچی از شاخه زبانهای ایرانی غربی، از این جمله هستند. تعدادی از زبانهای شاخههای هندوآریایی و پامیری هم در جوامع منفرد واقع در درههای دورافتاده شمال شرق افغانستان صحبت میشوند. زبانهای ترکی شامل زبان ازبکی، و زبان ترکمنی -که شباهت زیادی هم به یکدیگر دارند- در مناطق شمالی افغانستان صحبت میشوند و زبان قرقیزی هم توسط گروه کوچکی در کنج شمال شرقی کشور تکلم میشود. گروه بسیار کوچی از گویشوران خانواده زبانهای دراویدی هم در افغانستان صحبت میکنند. براهوییها که در جنوبیترین قسمت کشور بودوباش دارند، گویشوران زبان براهویی هستند.
در هشت سطر مربع کوچک، که در دو طرف چهار کنج واقعند
تا بتوانی ضد خداوندی گیر با صبر بکوش و کنج خرسندی گیر
جیمز بالدوین، در گتوی سیاهپوستان هارلم نیویورک و در فقر بزرگ شد. او، نه خواهر و برادر کوچکتر از خود داشت. از ۱۴ تا ۱۶ سالگی، در ساعات پس از مدرسه، به عنوان کشیش در کلیسایی کوچک به فعالیت میپرداخت. بالدوین بعدها در نخستین رمانش برو روی کوه بگویش (۱۹۵۳) و در نمایشنامهای به نام کنج استجابت[یادداشت ۲] دربارهٔ آن دوران نوشت.
درآ در مجلس رندان ببین این ذوق مستانه رهاکن گوشهٔ خلوت بیا در کنج میخانه
موسم رفتن و صحرا و گلستان بگذشت وقت می خوردن در کنج شبستان آمد
یعقوب به کنج غم گرفتار یوسف به جهان ستانی خویش
از سایه خودیم رمان ما رمیدگان کز کنج خانه گنج به ویرانه بردهایم
به صاحبدلی گفت در کنج ده که بستان و چون دست یابی بده
بغیر از کنج تنهایی، دگر یاری نمیباشد بغیر از دامن پر اشک، گلزاری نمی باشد
در اتاقی پر از شن، دو زن نشستهاند و یکی مدام بافتنی میبافد و میشکافد، و دیگری گاه مشغول مراقبه است و همیشه منتظر زنگ تلفنی که هیچگاه زنگ نمیزند. آنها دنیا را ترک کرده و در اتاق خود، کنج تنهایی گزیدهاند. اتاق هر روز بیشتر در شنهای ساحل دریا پایین میرود و هر روز دانههای شن بیشتری از درزها وارد اتاق شده و همه چیز را در خود مدفون میکند.
سه کنج (فسا)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان فسا در استان فارس ایران است.
آنهایی هستند که با استفاده از سه محور که در بیرون صفحه عمود برهم هستند نشان داده میشوند و زوایای α , β , γ در صفحهٔ تصویر هر اندازهای باشند بنا بر قرارداد فرض بر این است که در عالم واقع با هم برابر و ۹۰ درجه هستند لذا o یک کنج قائم فرض میشود.
این قطعه که عموماً بهعنوان شاخصترین اثر ایموس شناخته میشود، قصیدهای تلخ و گزندهاست که او در مورد رابطهاش با پدرش [که یک کاهن مسیحی بود] نوشتهاست. ایموس در «زمستان» از گذر سالیان میگوید و اینکه چطور رؤیاهای افراد در کنجی مانده و غبار فراموشی بر آنها مینشیند.
بغل وا کن من را کنج بغل گیر / که دیشب در بیابان ماندهام من
پریستلی در سال ۱۹۳۲ نمایشنامهنویسی را بهعنوان حرفه اصلی خود انتخاب کرد و تا پایان عمرش ۲۵ نمایشنامه نگاشت که هر کدام بارها در انگلستان و آمریکا و دیگر کشورهای جهان به روی صحنه رفتند. نخستین کارش برگردان رمان دوستان خوب برای تئاتر بود که در سال ۱۹۳۱ همراه با «ادوارد نوبلوک» صورت گرفت. نمایشنامههای کنج خطرناک» ملودرامی روان شناسانه است که گذشته و آینده شخصیتها را به هم میآمیزد و چرخ و فلک آثاری هستند که در سال ۱۹۳۲ نگاشته شدند
ز کنج بیضه تا رفتم پرم در دام افتادم به عمرم گر پر افشاندم همان در وقت بسمل بود