پرکاره. [ پ َرْ، رَ / رِ ] ( اِ ) پرکار. || پرکاله. ( جهانگیری ). وصله : بر خرقه تسلیم زن از سوزن اخلاص یک رقعه پرکاره ارباب حقایق.نزاری قهستانی ( از جهانگیری ).لیکن این بیت برای معنی فوق رسا نیست.
معنی کلمه پر کاره در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- وصله ای که بر جامه دوزند گژنه پینه وصله پرغاله پرکاله. ۲- پارهای از هر چیز پاره لخت حصه.
جملاتی از کاربرد کلمه پر کاره
گنه کاره را نیست کشتن هنر گنه را ببایست کشت ای پسر
مانده در کار خویش بیچاره وندرین کارگاه، هر کاره
ستم کاره کوپال در دشت جنگ به ایستاده و گرز کینش به چنگ
امیر گنه:ای سُوته دلْ، مه غَمْخواره هزار و یکی، ته نوم بسازه کاره
مستی ده و هستی ده ای غمزه خماره تو دلبر و استادی ما عاشق و این کاره
ز بی روی هر کاره برتاب روی بیندیش و نایاب هرگز مجوی
اگر مُبتلایِ ستم کاره شاه به خدمت شدی زندگانی مخواه