پر و بال زده
معنی کلمه پر و بال زده در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه پر و بال زده
استخوان را طپش نبض بود در بدنم موجم، از خود به پر و بال طپیدن رفتم
هژبری برو سینه بگسیخته عقابی پر و بال او ریخته
تن همینازد به خوبی و جمال روح پنهان کرده فر و پر و بال
دیاستول و سیستول قلب به طور متناوب انجام می شود.و در هر چرخه قلب با خون سیاهرگ ها پر و سپس منقبض می شود(دیاستول) و خون را به سراسر بدن می فرستد.
شاد پر و بال او بخا له تا امام جمله آزادان شد او
بر نشست آن مرغ رنگین پر و بال بر لب بام خدیو ذوالجلال
کهربا قطعاً حالت منحصر به فرد بودن خود را حفظ نموده است و در بازسازی اکوسیستم و ارگانیزمها مفید میباشد. کهربا گاهی شامل جانوران یا مادهٔ گیاه است که در صمغ گرفتار میشوند. حشرات، عنکبوتها و حتی تارشان، کرمها، قورباغهها، سخت پوستان، باکتریها و آمیبها، میکروفسیلهای دریایی، چوب، گلها و میوه، مو، پر و سایر موجودات ریز در کهربا ۱۳۰ میلیون سال قبل یافت میشده است و و.
در دو نقطه از بنا دو کاشی به صورت ستاره ۸ پر و ۶ پر دیده میشود.
در آنجا كه مدارا كردن بهتر است ، مدارا كن و در جايى كه جز با درشتى كار انجام نگيرد،درشتى كن . پر و بالت را برابر رعيت بگستران ، با مردم گشاده روى و فروتن باشو در نگاه او اشاره چشم ، در سلام كردن و اشاره كردن با همسايگان يكسان باش ، تازورمندان در ستم تو طمع نكنند و ناتوانان از عدالت تو مايوس نگردند).
پَرَستوها و چلچلهها گروهی از پرندگان حشرهخوار گنجشکسان عضو تیرهٔ پرستویان (نام علمی: Hirundinidae) هستند که تاکنون ۷۴ گونه از آنها شناسایی شدهاند و در بسیاری از مناطق یافت میشوند. این پرندگان کوچک را با قد و بدن کشیده (حدود ۲۰ سانتیمتر)، بالهای باریک و نوکتیز، و نوک کوتاه و پاهای سست و کوچک، به آسانی میتوان از دیگر پرندگان باز شناخت. برخی از گونههای پرستویان دمهای شاخهدار، دارند. پر و بال پرستوها میتواند یکدست یا دارای نشانهایی به رنگ آبی و سبز با جلای فلزی باشد.
مرغ دل او چو زدی پر و بال رستی از این دامگه پر وبال
گریه نگذاشت چو پروانه به گردش گردد موج اشکم به پر و بال نگه زنجیر است
(فرشتگان آسمانى - براى ابراز رضايت و شادمانى نسبت به كار دانشجويان و علمآموزى طالبان علم - پر و بال خويش را فرو مى نهند) (69) . (جوياى علم و دانشباشيد، هر چند كه آنرا در چين (و نقاط بسيار دوردست ) سراغ گرفته باشيد) (70) .(منظور، معرفة النفس و خداشناسى است ).
چوک ز شاخ درخت خویشتن آویخته زاغ سیه پر و بال غالیه آمیخته
توضیح: این پیشوند معنی پر و بسیار داده، ظاهراً دیسهای دیگر از پر میباشد.
عشق هر سو کشدم چاره همان تسلیم است غیر خورشید پر و بال ندارد شبنم
شکسته شد پر و بال کبوتران حرم چرا چو جغد سر خود به زیر پر نکنید؟
بنا به وصيت حضرت جلوى تابوب را كسى بر دوش نگرفته بود (299) و تاب و تبر دوش جبرئيل و ميكائيل پيش مى رفت . (300) و فرزندان ، داماد و تنى چند از ياران حضرت ، از جمله صعصعه پشت تابوت را به دوش گرفته بودند. ابر سفيدى بالاى سر تشييع كنندگان قرار گرفت و پرندگان سفيدى به پرواز در آمدند. (301) ازبالاى سر، صداى زمزمه و پر و بال به گوش مى رسيد. (302)