پر باد شدن

معنی کلمه پر باد شدن در فرهنگ معین

( ~. شُ دَ )(مص ل . ) ۱ - ورم کردن . ۲ - م غرور گشتن .

معنی کلمه پر باد شدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- متورم شدن منتفخ گردیدن . ۲- متکبر شدن مغرور گشتن .

جملاتی از کاربرد کلمه پر باد شدن

جانا ز گرد دردت پر باد دامن ما وین دلق گرد خورده صد پاره در تن ما
دبی دارای آب و هوای بسیار گرم و مرطوب است. دبی در فصل تابستان بسیار گرم، پر باد و مرطوب است و به‌طور میانگین دارای دمایی در حدود ۴۰ درجهٔ سانتی‌گراد (۱۰۴ درجهٔ فارنهایت) در روز و ۳۰ درجهٔ سانتی‌گراد (۸۶ درجهٔ فارنهایت) در شب است. همچنین در اغلب روزهای سال آسمانی آفتابی مشاهده می‌شود.
برنده همی برد و هرمز نخورد زخسرو دلش بود پر باد سرد
پر باد دو دستم و پر از خاک سرم‌ بوی جان آیدم از لب که حدیث تو کنم

در اين هنگام نگاه كردم ديدم غلاف ضخيم و بادكرده اى در گوشه خانه است . پيش خودم گفتم : حدسم خطا نرفته و گمان بيهوده نكرده ام غلاف پر باد و سبكى است و چندان مهم نيست . اگر خليفه خنديد كه من نفع فراوانى برده ام ، و چنانچه نخنديد چند ضربه با اين غلاف پر باد اهميتى ندارد.

در آن حال بس كه در او دميده بودند، بدنش پر باد و بسيار گنده و بزرگ شده بود. تمام بدنش ورم كرده ، و ديدگانش پف كرده و از حدقه بيرون آمده بود. همين كه خواست بتركد خليفه به يكى از پزشكان گفت كه رگ بالاى ابروى او را بشكافد. با شكافتن رگها باد همراه خون با صداى بلندى از آن بيرون آمد تا اينكه از باد خالى شد و به هلاكت رسيد. اين عمل بزرگترين شكنجه اى بود كه تا آن روز به نمايش ‍گذاشتند.(72)

ای وسیله دارای سوپاپ هائی است که توسط آن‌ها هوای اضافی درون آن را تخلیه می نماید. همچنین ای وسیله به وسیله شلنگ رابط هوای کم فشار به رگلاتور مرتبط می‌گردد که توسط آن یا به صورت دهانی پر باد می‌شود.
دمای متوسط هوای سابانا ۱۴ درجه سانتیگراد است که از ۹ تا ۲۲ درجه تغییر می‌کند. فصل‌های خشک و بارانی این منطقه یک در میان است. خشک‌ترین ماه‌ها دسامبر، ژانویه، فوریه و مارس هستند و پر باران‌ترین ماه‌های آن عبارت‌اند از آوریل، می، سپتامبر، اکتبر و نوامبر هستند. ژوئن و ژوئیه اغلب دوره‌های بارانی هستند و آگوست یک ماه آفتابی و پر باد است.
تو کفی خاکی و پر باد هوا داری سر باد پندار تو را خاک لحد کارگر است

حـكـيـم سـخـنـان ابـوجـهـل را بـراى عـتـبـه گـفـت كـه نـاگـاه ابـوجـهـل از دنبال رسيد عتبه روى با او كرد و گفت : يا مُصَفِّر الاِسْت (183)تـعـيـيـر مـى كـنـى مـرا، معلوم خواهد شد كه كيست آن كس كه شُش او پر باد گشته . از آن طـرف پـيـغـمـبـر صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلم از بـهـر آنـ كـه مـسـلمـانـان رادل بـه جـاى آيـد و كـمـتـر بـيـم جـنـگ كـنـنـد بـه مـفـاد (وَ اِنْ جـَنـَحـُوا لِلسِّلْم فـَاجـْنـَحـْلَها)(184) هر چند دانسته بود كه قريش كار به صلح نكنند از بهر آن كه جاىسـخـن نـمـانـد پـيام براى قريش فرستاد كه ما را در خاطر نيست كه در حرب شما مبادرت كنيم ؛ چه شما عشيرت و خويشان منيد، شما نيز چندان با من به معادات نرويد مرا با عرب بـگذاريد اگر غالب شدم هم از براى شما فخرى باشد و اگر عرب مرا كفايت كرد شمابه آرزوى خود برسيد بى آنكه رنجى بكشيد.

پس به قهر دشمنان چون شاد شد چون ازین فتح و ظفر پر باد شد
گفت مجنونش که ای از کار دور بوده است این کله پر باد غرور
ز بهر جستن از پیشم عجب نیست که از مرغان کند در یوزه پر باد
مرد دهاتى آمد و موضوع انفعال و شرمندگى (جامى ) را از آنچه در پشت سر وى گفتهبود اظهار داشت و گفت اكنون از شما انتظار دارد يك تار موى محاسن مبارك خود را از تهبكنيد و به وى مرحمت فرمائيد، تا در اين مسافرت نگاهدار او باشد، و از بركت آنصدمه اى به وى نرسد! عالم نماى شياد كه انبانى پر باد بود، و متاعى جز عوامفريبى و ريش بلند و حقه بازى نداشت ، بر اثر نادانى و حماقت از پيشنهاد جامى حسناستقبال نمود و فى الحال يك تار موى ريش خود را كند و به آن عوام كالانعام داد، تا درحضور بقيه دهاتى ها به ملا عبدالرحمن جامى تسليم كند.
مرا صبر است تا این طبل پر باد دریده گردد و بی بانگ و فریاد
خالی و پر باد یارب تا دم یوم الحسیب پرکفت از سیم و خالی پای دشمن از رکیب

حـكيم بن حزام چون اين بشنيد از عتبه درخواست كرد كه مردم را از جنگ بازنشاند عتبه گفت اگر توانى ابن حنظليّه يعنى ابوجهل را بگو هيچ توانى مردم را بازگردانى و با محمّدصـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم و مـردم او كـه ابـنـاءِ عـمّ تـواَنـد رزم نـدهـى ؟ حـكـيـم نـزد ابـوجهل آمد و پيغام عتبه بگذاشت ابوجهل گفت : اِنْتَفَخَ سُحْرُه ؛ يعنى پر باد شده شُش او. كـنـايـه از آنـكـه ترس و بد دلى عارض او شده و هم عتبه بر پسر خود ابوحذيفه كه مسلمانى گرفته و با محمّد است مى ترسد.

پر باد دو دستم و پر از خاک سرم‌ چکند عرش که او غاشیه من نکشد