[ویکی فقه] توجه پارسیان به اروپا و غرب به سده دوازدهم باز می گردد. اولین پارسی در ۱۱۳۵/۱۷۲۳ به انگلستان رفت، اما عزیمت گروهیِ آنان در اواسط سده سیزدهم/ نوزدهم و بیش تر با هدف تحصیل و فراگیری فن آوری، بویژه نساجی، بود. حضور پارسیان در انگلستان بزودی با هدفهای تجاری همراه شد. در واقع، اولین تجارتخانه هندی در انگلستان، از آنِ برادران پارسی کاما بود که در ۱۲۷۱/۱۸۵۵ در لندن و لیورپول افتتاح شد. ← پارسیان در انگلستان (۱) ایرج پورکریمی، «گزارشی کوتاه از چگونگی بنیان گزاری ' کانون فرهنگی زرتشتیان، در ونکوور کانادا»، چیستا، سال ۱۶، ش ۱ (مهر ۱۳۷۷).
جملاتی از کاربرد کلمه پارسیان غرب
استان هرمزگان غربی یا پارسیان به مرکزیت بندر لنگه در غرب استان هرمزگان فعلی خواهد بود.
تاتهای قفقاز یا تاتهای شمالی (دیگر نامها: لاهیجانی، داغلی، پارسیان قفقاز، پارسیان قفقاز جنوبی) یکی از قومهای ایرانیتبار و شاخهای از فارسیزبانان بومی قفقاز هستند که در جمهوری آذربایجان، فدراسیون روسیه (بیشتر در داغستان جنوبی) و ارمنستان سکونت دارند. این قوم بسته به منطقهٔ زندگی، خود را «تاتی»، «پارسی»، «داغلی» و «لاهیجان (لُهیجُن)» مینامند. به جز بخش کوچکی سنی مذهب، بیشتر تاتها شیعه هستند. همچنین اقلیت یهودی قفقاز هنوز زبان تاتی جوهوری را میان خود نگاه داشتهاند. تاتهای ارمنستان مسیحی هستند و «تاتهای ارمنی» نامیده میشوند. زبان این تیره ایرانی «تاتی» است که همراه با پارسیدَری و پارسی فَرارودی (تاجیکی) پارهای از زبانهای ایرانی جنوبغربی و گویشی از فارسی بشمار میرود و زبانی که در ایران، تاتی نامیده میشود نیست. تاتی ایران (که در استانهای قزوین، زنجان، اردبیل، سمنان، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی و غیره گویشور دارد) از شاخهٔ زبانهای ایرانی شمال غربی و نزدیک به تالشی، گیلکی و کردی است. نزدیکترین زبان به زبان تاتی ایران، زبان تالشی است، در حالی که زبان گروه قومی مورد بررسی، گویشی از فارسی است. استفاده از زبانهای ترکی آذری و روسی نیز در میان تاتهای قفقاز گسترده است.
"کسانی که از فارس، از پادشاهی خراسان، از بخارا و همه مناطق غربی بدانجا میروند، به جای اسکندر، اسمی که پارسیان بدان میخوانند، به شهری میروند که بومیاناش آنرا کندار مینامند."
حسن صباح، ترکان را با عنوان «ترک جاهل» یا «جنیان» خطاب میکرد. در قیام وی گروههای مزدکی نیز بودند که با نام پارسیان همراه شدهبودند و همچنین کسانی از بین دستگاه سلطنت سلجوقی با وی همدست شدند و در قلعههای تسخیر شدهٔ نزاریان جای گرفتند. به گفتهٔ (اللهیار خلعتبری) میتوان برخاستن و قدرت یافتن این جنبش را مقابلهای با سیاستهای سلجوقی برشمرد، یا میتوان از نظر تحولات درون جامعهای مورد بررسی قرار داد و گفت سیاستهای ضد شیعی سلجوقیان و ستم زمینداران از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشروی این نهضت به رهبری اسماعیلیان بوده است. گویا نظامالملک، وزیر سلجوقی، متوجه این امر شدهبود که در سیاستنامهٔ خود ذکر میکند «پایداری ملک به عدل است نه به ظلم». با این حال نظامالملک اولین قربانی دشنهٔ فدائیان اسماعیلی بود؛ یکی از فدائیان به نام ابوطاهر ارانی از روستازادگان الموت او را در قسمت غربی ایران، در شهر «صحنه» از پای درآورد.
عظمت نینوا کوتاه مدت بود. در حدود سال ۶۲۷ قبل از میلاد و پس از مرگ آخرین پادشاه بزرگ خود آشوربانیپال، امپراتوری آشوری نو شروع به از بین رفتن به دلیل یک سری از جنگهای داخلی تلخ بین مدعیان رقیب برای سلطنت کرد و در ۶۱۶ پیش از میلاد ائتلافی نیرومند از اقوام تابعه سابق، بابلیها، کلدانیها، مادها، پارسیان، سکاها و کیمریها به آشور حمله کرد. در حدود ۶۱۶ پیش از میلاد، کالح سقوط کرد، سرانجام نیروهای متفقین به نینوا رسیدند، و پس از درگیریهای شدید خانه به خانه، شهر را در سال ۶۱۲ پیش از میلاد محاصره و غارت کرده و پس از آن با خاک یکسان کردند. اکثر مردم شهر که نتوانستند به آخرین سنگرهای آشوریان در شمال و غرب فرار کنند، یا مورد قتلعام قرار گرفتند یا به خارج از شهر و به روستاها منتقل شدند و در آنجا شهرکهای جدیدی را تأسیس کردند. بسیاری از اسکلتهای دفن نشده توسط باستانشناسان در این مکان پیدا شد. امپراتوری آشور سپس در سال ۶۰۴ پیش از میلاد به پایان رسید و مادها و بابلیها مستعمرات خود را بین خود تقسیم کردند.
تنبو غربی روستای کوچکی از توابع بخش کوشکنار شهرستان پارسیان در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران. این روستای در ۳ کیلومتری سمت مغرب روستای تنبو شرقی واقع شدهاست.
شهرستان پارسیان یکی از شهرستانهای استان هرمزگان در جنوب ایران است. این شهرستان در غرب استان هرمزگان واقع شده و از غرب با استان بوشهر و از شمال با استان فارس و از شرق با منطقه بستک و منطقه بندر لنگه و از جنوب با خلیج فارس همسایه است. مرکز این شهرستان، شهر پارسیان است. نام پیشین این شهرستان، گاوبندی بوده و سپس در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶ به پارسیان تغییرنام پیدا کرد. دین مردم شهرستان پارسیان و منطقه پارسیان اسلام، اهل سنت و جماعت، شافعی است و از نژاد اَچُم (خودمونی) هستند و به زبان اَچُمی و گویش پارسیانی سخن میگویند.
این حوزه انتخابیه در منطقه لارستان بزرگ واقع در جنوب استان فارس و غرب و شمال هرمزگان و جنوب کرمان شامل الف ؛ چهار شهرستان لارستان، خنج، گراش، اوز و جویم در شمال و شرق منطقه بزرگ لارستان و ب؛ دو شهرستان لامرد و مهر در غرب لارستان و ج؛ سه شهرستان بندرلنگه و بستک و پارسیان و گاوبندی در جنوب منطقه لارستان بزرگ است. این حوزهٔ انتخابیه تا پیش از سال ۱۳۲۰، در دورههای اول و دوم مجلس شورای ملی ، همراه با بوده که در ده۱۳۲۰ بندرلنگه و بستک منتزع و در سال۱۳۶۶ هم حوزه انتخابیه لامرد یک حوزه را تشکیل می دهد و به مرکزیت لار دارای دو نماینده بود، اما در آن سال، با انتزاع حوزه لامرد، تعداد نمایندگان این حوزه به یکی کاهش یافت.
زرتشتیان عصر حاضر به دو گروه زرتشتیان سنتی و زرتشتیان اصلاحطلب تقسیم میشوند. زرتشتیان سنتی بیشتر از گروه پارسیان هستند که علاوه بر گاتاها و اوستا، متون پهلوی را نیز به عنوان نوشتههای دینی خود پذیرفتهاند. آنها، مانند زرتشتیان اصلاح طلب، شکل نوین دین خود را از قرن ۱۹ بنیان گذاشتهاند تا با جهان امروز سازگار باشد و معمولاً نوکیشان را نمیپذیرند. در نتیجه از دید آنها یک نفر برای اینکه زرتشتی باشد، باید از والدین زرتشتی متولد شود. برخی از زرتشتیان سنتی کودکانی که از ازدواج یک زرتشتی – معمولاً تنها در صورتی که پدر زرتشتی باشد – و شخصی که پیرو دین دیگری است را به عنوان یک مزداپرست میپذیرند. زرتشتیان اصلاح طلب بر این نظر هستند که باید تنها از گاتاها پیروی کرد و تشریفات و مراسمهای دینی کاهش پیدا کند. زرتشتیان اصلاح طلب مزدیسنا را بیش از اینکه یک دین بپندارند، آن را به عنوان یک فلسفه قبول دارند. البته این دو گروه شامل همه زرتشتیان نمیشود. به عنوان مثال گروهی که به آنها «نئو زرتشتی» هم گفته میشود و به دنبال این هستند تا با تفسیر مجدد دین زرتشتی آن را با ارزشهای غربی سازگار سازند. گروه دیگر احیاگران هستند که نظرشان بر احیا و حفظ سنن و مراسمهای مذهبی زرتشتی در کنار پذیرفتن اصلاحات اجتماعی است.
کاسیان قبل از مادها و پارسیان، از ارتفاعات قفقاز و آذربایجان به جنوب غربی ایران وارد شدند ولی در ابتدا سکونت در فلات ایران در نواحی دریای مازندران ساکن شدند و نام خود را به این دریا داده و آن را دریای کاسپی نامیدند. احتمال دارد کاسیها قومی جدا از خوزیان باشند.