پادشه پسر

معنی کلمه پادشه پسر در لغت نامه دهخدا

پادشه پسر. [ دْ / دِ ش َه ْ پ ِ س َ ] ( اِ مرکب ) شاهزاده. پادشاه زاده. پسر پادشاه : مسکین در این سخن که پادشه پسری به صید از لشکریان دورافتاده. ( گلستان ).

معنی کلمه پادشه پسر در فرهنگ فارسی

( اسم ) شاهزاده پسر پادشاه .
شاهزاده پادشاه زاده

جملاتی از کاربرد کلمه پادشه پسر

این پدر داند پسر کاین پادشه فرزند اوست وان پسر کورا نماید سوی دانا دختر است
در بساطت پسر پادشه غزنین است در رکابت پسر پادشه ترکستان
محمود باد عاقبت حسن آن پسر کو پادشه برغبت خود بنده میکند