پا برجائی
جملاتی از کاربرد کلمه پا برجائی
تا تو برپائی درین کشور نرنجد آشنا تا تو برجائی درین سامان نفرساید غریب
تو چون برجائی او برجاست تا حشر دو بینی کی کند جز چشم احول
مُطَرِّف بن الشِّخیر گفتی چون کسی را حاجتی باشد بمن، برجائی نویسد که مرا کراهیّت آید که اندر روی او اثر ذُلِّ حاجت بینم.