وظایف اهل ذمه

معنی کلمه وظایف اهل ذمه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وظایف اهل ذمه (قرآن). لزوم پرداخت جزیه به صورت نقد به دولت اسلامی، و همچنین لزوم مباشرت در پرداخت جزیه و خضوع در برابر احکام و شرایط ذمه از سوی اهل ذمه جزء وظایف آنان می باشد.
لزوم پرداخت جزیه به صورت نقد به دولت اسلامی، از سوی اهل ذمه از وظایف آنان می باشد: «قـتلوا الذین لایؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر... ولایدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون» با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی آورند ... و متدین به دین حق نمی گردند کارزار کنید تا با(کمال) خواری به دست خود جزیه دهند. (درباره «عن ید» چند احتمال ذکر شده است: ۱. مقصود از آن، پرداخت جزیه به صورت نقد است. ۲. مقصود، عدم امکان نایب یا وکیل گرفتن برای اهل ذمه است بلکه باید به طور مستقیم بپردازند. )
مباشرت در پرداخت جزیه
لزوم مباشرت در پرداخت جزیه به دولت اسلامی از سوی اهل ذمه نیز از وظایفی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است: «قـتلوا الذین لایؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر... ولایدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون» با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی آورند ... و متدین به دین حق نمی گردند کارزار کنید تا با(کمال) خواری به دست خود جزیه دهند. . (درباره «عن ید» چند احتمال ذکر شده است: ۱. مقصود از آن، پرداخت جزیه به صورت نقد است. ۲. مقصود، عدم امکان نایب یا وکیل گرفتن برای اهل ذمه است بلکه باید به طور مستقیم بپردازند. )
← معنای جزیه
خداوند متعال می فرماید، خضوع اهل ذمه در برابر احکام و شرایط ذمه لازم است: «قـتلوا الذین لایؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولایحرمون ما حرم الله ورسوله ولایدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون» با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمی آورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیده اند حرام نمی دارند و متدین به دین حق نمی گردند کارزار کنید تا با(کمال) خواری به دست خود جزیه دهند.
← علت قتال با اهل کتاب
...

جملاتی از کاربرد کلمه وظایف اهل ذمه

1251- داستان از اين قرار است كه به موجب روايتى كه از امام رضا (ع ) آمده ، بنىتغلب نصاراى عرب بودند كه حكم خدا را در مورد جزيه نپذيرفته ، از پرداخت آنخوددارى كردند. بنابراين آنها اهل ذمه نبوده ، اسارت فرزندانشانحلال و روا بوده است . آنها از عمر خواسته بودند كه ايشان را از پرداخت جزيه معافداشته ، به جاى آن دو برابر زكات از آنها بگيرد. و چون عمر ترسيد كه مبادا آنها بهروم ملحق شده ، برايش ايجاد درد سر كنند، دريافت دو برابر زكات را از ايشان پذيرفت. محى السنة ، بغوى مى نويسد: عمر بن خطاب بر نصاراى عرب جزيه نهاد،آنها نپذيرفتند و گفتند كه ما آنچه را غير عرب مى پردازند نمى دهيم ، تو هر چه مىخواهى به عنوان صدقه بگير! عمر گفت اين را خداوند مخصوص مسلمانان قرار داده است .گفتند به هراسم ، به غير از جزيه ، هر چه مى خواهى بگير. و عمر دريافت دو برابرزكات را از آنها پذيرفت . مرآة - العقول .
علی به جاریه دستور داد که به هیچ مسلمان و اهل ذمه آسیبی نرساند و اموال هیچ کس، حتی مرکبی را نستاند.
والى خراسان از اهل ذمه سمرقند و ماوراءالنهر خواست كه اسلام آورند و گفت : درصورتى كه مسلمان شوند و دعوتش را بپذيرند و اسلام آوردند، اما وى از آنان مطالبهجزيه كرد؛آنان نيز اعلان جنگ كردند و با وى به نبرد پرداختند.
همان طور كه ديدم اينان از اهل ذمه كه مسلمان مى شدند نيز خراج مى گرفتند ودليل مى آوردند كه خراج در حقيقت به منزله ماليات سرانه بندگان است و اسلام آوردنبنده ، ماليات را از وى ساقط نمى كند. عمربن عبدالعزيز اين سياست را ادامه نداد وماليات فوق را از ميانى كه مسلمانان مى شدند نمى گرفت . عمر بن خطاب تلاش كردتا از مردى كه اسلام آورده بود جزيه بگيرد. چه در نظر وى ، اين مرد مسلمان شده بودتا در پناه اسلام باشد. آن مرد در پاسخ عمر گفت : اسلام ، خودش پناه است . عمر نيزگفت : راست گفتى ، اسلام خودش پناه است .
اهل ذمه اگر جزیه می‌دادند و لباس مخصوص خود را می‌پوشیدند، در امان می‌بودند.
مشکل اقتصادی عزالدوله به او امکان پرداخت حقوق سپاهیان را نمی‌داد. در نتیجه ترکان و دیلمیان سپاه هردو بر او فشار می‌آوردند. کاتب دربار[یادداشت ۱] تقبل کرد که مخارج سپاه را با دریافت خراج از اهل ذمه و گرفتن اموال و املاک مردم حل کند که به پاداش این کار به وزارت رسید. اما عزالدوله در ۳۵۸ او را عزل و اموال و املاکش را ضبط نمود، و کاتب دیگر[یادداشت ۲] دربار را به جای او برگماشت؛ لیکن پس از مدتی، باردیگر او را به وزارت آورد.
مساءله 10 - براى والى مسلمين جائز است جزيه را از بهاى كالاهاىحرام از قبيل پول خمر و گوشت خوك و مردار وامثال آنها بگيرد چه اينكه خود اهل ذمه اينگونه پولها را بعنوان جزيه بدهند يا آنكه بهوالى حواله دهند جزيه را از كسى بگيرد كه بهاى آنگونه كالاها را كه در آن نيز مانندخود آنان اينگونه كالاها را حلال بداند، و اما گرفتن عين آنگونهاموال بعنوان جزيه از اهل ذمه جائز نيست .