وضع حمل کردن
معنی کلمه وضع حمل کردن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه وضع حمل کردن
مادر گفت از خداى مى خواهم ترا يارى نكند! روز ديگر زن زناكارى نزد صومعه او آمد ودر آنجا وضع حمل نمود و گفت : اين بچه را از جريح بهم رسانيده ام .
در مـورد ايـن بـرنـامه جنايتبار فرعونيان داستانها گفته اند، بعضى مى گويند فرعوندسـتـور داده بود كه زنان باردار بنى اسرائيل را دقيقا زير نظر بگيرند، و تنها قابلههـاى قـبـطـى و فرعونى مامور وضع حمل آن بودند، تا اگر نوزاد پسر باشد فورا بهمقامات حكومت مصر خبر دهند و جلادان بيايند و قربانى خود را بگيرند.
در مارس ۲۰۰۴ جنیفر لوپز نقش کوتاهی در فیلم دختر جرزی داشت که در این فیلم نیز افلک حضور داشت. شخصیتی که جنیفر نقش آن را بازی میکرد تنها ۱۵ دقیقه در فیلم بازی میکند و در هنگام وضع حمل از دنیا میرود. بودجه ساخت این فیلم ۳۵ میلیون دلار بود که موفق به فروش تنها ۳۶ میلیون دلار میشود و از نظر تجاری شکست میخورد. اما منتقدان به آن نظر مثبتی داشتند. در اکتبر همان سال وی در فیلم مایل هستید برقصیم؟ مقابل ریچارد گییر ظاهر میشود. این فیلم بر اساس یک فیلم ژاپنی، تحت همین نام که محصول سال ۱۹۹۶ بود ساخته شده است. در نهایت نیز نظر مثبت منتقدان را کسب میکند.
این تجربه در اشخاص مختلف وابسته به اعتقاداتی که دارند فرق میکند. بچهها که زمان کافی برای شکلگیری اعتقاداتشان ندارند تجربه بسیار محدودی در این زمینه دارند. به عنوان مثال پسربچهای که تجربه نزدیک مرگ داشته با برادرش گفتگو کردهاست و دختری با مادرش مکالمه داشتهاست. همچنین برخی افراد تجربه نزدیک مرگ بسیار دردناکی داشتهاند که نشان دهنده حس وحشت از پایان زندگی است. شرایط بالینی که گمان میرود منجر به تجربه نزدیک مرگ میشود شامل موارد زیر است: ایست قلبی، شوک خونریزی هنگام وضع حمل یا عوارض پیش از عمل جراحی، برق گرفتگی، کما، خونریزی مغزی، سکته مغزی، خودکشی ناموفق، افراد در حال غرق یا خفه شدن، حبس نفس، افسردگی جدی بسیاری از موارد تجربه نزدیک مرگ بعد از یک تجربه بسیار سخت روی میدهد. (به عنوان نمونه وقتی مریضی از پرستار یا پزشک میشنود که بزودی خواهد مُرد) یا زمانی که فرد در یک وضعیت مهلک قرار میگیرد. (مثل شنیدن صدای تصادف اتومبیل از نزدیک)
بعضى گفته اند ضمير به روح بر مى گردد، و چنين تصوير كرده اند كه مريم(عليهاالسلام ) هنگام وضع حمل در بلندى قرار داشته وجبرئيل در پائين آن بوده و از آنجا وى را ندا داده ، و ليكن هيچ دليلى از لفظ آيه بر اينگفتار نيست .
بلى هنگامى وضع حمل كه مادر مرگ را آشكارا در برابر چشمانش مى بيند و از شدت دردو فرياد سر مى دهد و گاهى رنگ مرده به خود مى گيرد، با رفتار و حركات عادىفرزندان قابل جبران نيست ، چه بسا مادرانى كه قربانى فرزندان خود شده اند، و ازشدت درد و ناراحتى در هنگام تولد فرزندانشان جان باخته اند.
حضرت امير فرمود: اگر من خبر دهم چنان چه او را بشناسى ، منكر نمى شوى ؟ گفت : نه ،يا اميرالمؤمنين (عليه السلام ) فرمود: تو دختر فلان كس نيستى ؟ گفت : بلى ، فرمود:تو را پس عمويى نبود كه به هم ميل و رغبت داشتيد؟ گفت : بلى ؛ فرمود: پدر تو، تو رااز او منع نمى كرد و او را از نزد خود اخراج نكرد؟ گفت آرى ؛ فرمود: فلان شب به خاطركارى بيرون رفتى ، و پسر عمويت به اكراه با تو نزديكى كرد و تو از او حامله شدىو پنهان از مادرت مى داشتى و عاقبت مادرت اطلاع يافت ، از پدرت پنهان مى داشتيد، وچون وضع حمل تو نزديك شد مادر، تو را در شب از خانه بيرون برد، و تو در فلان جاوضع حمل نمودى و آن كودك را كه متولد شد در جامه اى پيچيده و در خارج ديوار در جايىكه قضاى حاجت مى كردند گذاشتيد، سگى آمد او را ببويد و تو ترسيدى كه سگ او رابخورد، سنگى انداختى و بر سر آن طفل آمد و شكست ، و تو ترسيدى كه سگ او رابخورد، سنگى انداختى و بر سر آن طفل آمد و شكست ، و تو و مادرت بر سر كودك رفتيدو مادرت از جامه خود پارچه اى جدا كرد و سر او را بست ، بعد از آن ، او را گذاشتيد و راهخود گرفتيد و ديگر ندانستيد كه حال او چه شد.
من قبل از طلاق وضع حمل كرده ام و الان در عده هستم (يعنى مثلا بايد نفقه سه ماه مرابپردازى ) يا عكس اين باشد بعيد نيست بگوئيم در هر دو صورتقول زن مقدم است كه در يكى ادعاء بقاء عده را مى كند و در ديگرى ادعاى بيرون شدن ازآنرا، و اين تقديم قول زن را مطلق بدانيم يعنى چه در صورتى كه بر تاريخ يكى ازدو حادثه اتفاق داشته باشند يا نه .
شین پرتو دوم دی ۱۲۸۶ در کنگاور متولد میشود. مادر وی در هنگام وضع حمل از دنیا میرود و همین نکته تأثیر عمیقی در روحیه هنری او در بزرگسالی میگذارد، بهطوریکه در بسیاری از آثار ادبی وی منعکس میشود. پدربزرگ شین پرتو که از معممان زمان خود و مورد اعتماد کنگاوریان بوده در رشد و تربیت نوه اش تأثیر قابل توجهی میگذارد، بخصوص با مرگ خود که شین پرتو همیشه از آن با حیرت یاد میکردهاست. وی که در آن زمان کودکی بیش نبوده بعد از ظهر متوجه گریهها و نجواهای پدر بزرگش میشود و او را در حالی میابد که در سجاده خود مشغول عبادت است. از پدر بزرگش علت ناراحتی وی را میپرسد، اما او توضیح میدهد که هیچ جای نگرانی نیست و فوراً با روی خوش نوه خود را به بستر خواب میبرد و او را ترغیب میکند تا بخوابد. پس از بیداری مجدد، پدر بزرگ خود را فوت شده بر سجده می یابد.
درد زائيدن او به سوى درخت خرماى خشگ شده اى كشانيد. در آن بيابان ، بدون قابله ومددكار، رنج وضع حمل را تحمل كرد و كودك زيبايش ولادت يافت . از فشار غم واندوه اينجمله رابر زبان راند: اى كاش پيش از اين ساعت مرده بودم و جزء فراموش شدگانمحسوب مى شدم .