وصف مشعر علیت

معنی کلمه وصف مشعر علیت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وصف مشعر علیت، وصف بیان گر تأثیر مبدأ اشتقاق آن بر ثبوت حکم می باشد.
وصف مشعر علیت، که مقابل وصف غیر مشعر علیت می باشد، وصفی است که اشعار (دلالت ضعیف) دارد به این که مبدأ اشتقاقش، علت برای ثبوت حکم بر موصوف آن می باشد، مانند:«اکرم رجلا عالما»، که وصف «عالم»، دلالت ضعیف دارد بر این که علت اکرام رجل، وجود علم (مبدأ اشتقاق صفت عالمیت) است.
از نظر دانشمندان اصولی
نکته اول:دانشمندان اصولی قانونی دارند به نام «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بعلیة منشأ اشتقاقه»؛ برای مثال، در جمله:«اکرم انسانا عالما»، وجوب اکرام، به انسان عالم تعلق گرفته و دلالت می کند بر این که منشأ اشتقاق «عالم» (علم) در وجوب اکرام مدخلیت دارد. این گونه جملات اگر چه صراحت موجود در جملاتی مثل:«اکرم زیدا لکونه عالما» را نسبت به بیان علت حکم ندارد، ولی مشعر به علیت است؛ یعنی علیت از او استشمام می شود؛ به این معنا که علت وجوب اکرام انسان ، همان عالمیت او است و وقتی «عالمیت» علت شد، حکم دایر مدار علت است، هم از نظر وجود و هم از نظر عدم؛ به این معنا که هر جا علت (مبدأ اشتقاق و وصف) بود، حکم هم هست و هر جا علت نبود، حکم هم نیست، چون وجود حکم منوط به وجود علت است.اما منکران مفهوم وصف می گویند:ما نیز می پذیریم که تعلیق حکم بر وصف، مشعر به علیت است، اما مجرد اشعار کافی نیست و باید به درجه ظهور عرفی برسد.
بررسی حجیت
نکته دوم:اشعار، به معنای دلالت ضعیفی است که به حد ظهور عرفی نمی رسد و به این جهت حجیت ندارد؛ بر خلاف ظهور عرفی که حجت است.

جملاتی از کاربرد کلمه وصف مشعر علیت

و اگر در آيه شريفه سه مرتبه كلمه (كتاب ) تكرار شده ، براى رفع و جلوگيرىاز اشتباه بوده ، چون هر سه به يك معنا نبوده ، منظور از كتاباول همان سخنان بشرى خود يهود است ، كه آن را به دست خود مى نوشتند و به خدا نسبتشمى دادند و مراد از كتاب دوم ، كتابى است كه خداى تعالى از راه وحىنازل كرده و مراد از سومى هم ، همان است و تكرارش براى جلوگيرى از اشتباه بوده وبراى اين بوده كه اشاره كند به اينكه اين كتاب بدان جهت كه كتاب خدا است ، مقامشبلندتر از آن است كه مشتمل بر اينگونه افتراآت باشد و اين معنا را از خود لفظ كتاباستفاده مى كنيم ، چون اين لفظ معناى وصفى را مى دهد و صرف اسم نيست و معلوم است كهتعليق حكم بر وصف مشعر بر عليت است .
كه هدايت شدن قومى كه بعد از ايمان كافر شدند را بعيد جلوه دهد. و مراد از اين بعيدشمردن محال بودن است . همچنانكه در آخر آيه فرموده : (و اللّه لا يهدى القوم الظالمينو خدا مردم ستمگر را هدايت نمى كند). و ما در نظير اين جمله ها گفتيم كه وصف مشعر بهعليت است . در نتيجه معناى آيه اين مى شود كه : خداى تعالى اين قوم را با اينكه چنينحالتى و چنين وضعى در آنها هست هدايت نمى كند. و اين منافات ندارد با اينكه اگر باتوبه اين حالت خود را كنار بگذارند، هدايتشان مى كند. و اما اينكه فرمود: (و شهدوا انالرسول حق ).