وجه اباد

معنی کلمه وجه اباد در لغت نامه دهخدا

( وجه آباد ) وجه آباد. [ وَج ْه ْ] ( اِخ ) دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران. واقع در4 هزارگزی شمال راه آهن رباطکریم در جلگه. با هوای معتدل. سکنه 562 تن و آب آن از قنات تأمین می شود ومحصول آن غلات ، صیفی ، چغندر قند، انگور، انجیر و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه وجه اباد در فرهنگ فارسی

( وجه آباد ) ده جزئ بخش شهریار شهرستان تهران در ۱۸ کیلومتری جنوب خاور علیشاه عوض . در ۴ کیلومتری شمال راه آهن رباط کریم جلگه ای معتدل و سکنه آن ۵۶۲ تن است . از موقوفات مشیر السلطنه میباشد .
ده جزئ بخش شهریار شهرستان تهران . ۴ هزار گزی شمال راه آهن رباط کریم در جلگه - معتدل - سکنه ۵۶۲ تن . شغل زراعت

جملاتی از کاربرد کلمه وجه اباد

تپه قلعه وجه آباد مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان بهارستان، بخش گلستان، روستای وجه آباد واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۰۶۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
غازان خان در این محل که به هیچ وجه آبادی نداشت، اساس شهری را پی افکنده بود و اولجایتو همان را بنام سلطانیه در پنج فرسنگی ابهر در تاریخ ۷۰۴ هَ.ق.