واژگونه شدن

معنی کلمه واژگونه شدن در لغت نامه دهخدا

واژگونه شدن. [ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) واژگون شدن. سرنگون شدن. وارونه شدن. باژگونه شدن. رجوع به واژگون شدن شود.

معنی کلمه واژگونه شدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) واژگون شدن

جملاتی از کاربرد کلمه واژگونه شدن

مؤ لف : مقصود از زير و رو شدن دل واژگونه گشتن نفس در ادراكات و معكوس شدن آن درصدور احكام به خاطر پيروى هواى نفس و اعراض ازعقل سليم است ، آن عقلى كه تقاضاهاى قواى سركش حيوانى راتعديل مى كند.

مؤ لف قدس سره : بله اگر انسان از كتاب خدا و از احاديث و از اجماع امت و تاريخ چشم بپوشاند مى تواند به اين صورت اقوال مسلمين در اين مساءله را واژگونه سازد، وبگويد اصلا متعه داخل اسلام نشده با اينكه متعه در زمان رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) سنت قائمه اى بوده ، و عمر در زمان خلافتش از آن نهى كرده ، و يا نهى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را اجرا نموده ، و جمعى نهى اورا از راه نسخ شدن آيه استمتاع به وسيله آياتى ديگر و يا به وسيله نهى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) توجيه كرده اند