واجب مهم

معنی کلمه واجب مهم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فعل دارای مصلحت کمتر در باب تزاحم را واجب مهم گویند.
واجب مهم، مقابل واجب اهم بوده و در باب تزاحم در موارد ترتب، مطرح می شود؛ به این بیان که هرگاه دو واجب فعلی در یک زمان متوجه مکلفی گردد که قادر به انجام هر دو در یک زمان نیست، در صورتی که مصلحت یکی بیشتر از دیگری باشد و وجوب واجبی که دارای مصلحت بیشتری است مطلق، و وجوب واجبی که دارای مصلحت کمتری است، مشروط (به عصیان واجب مطلق و یا بنای بر عصیان آن) باشد، در این صورت، به واجبی که دارای مصلحت کمتری است و وجوب آن مشروط می باشد، واجب مهم گویند، مانند این که دو نفر در حال غرق شدن هستند که یکی مؤمن و دیگری کافر می باشد؛ در این جا دو واجب در یک زمان متوجه مکلف می گردد و اگر قادر به امتثال هر دو در یک زمان نباشد، بحث ترتب پیش می آید؛ به این صورت که نجات فرد مؤمن، واجب اهم است، و اگر شخص از واجب اهم سرپیچی کند، واجب مهم (نجات کافر) هم چنان بر عهده او خواهد بود.

جملاتی از کاربرد کلمه واجب مهم

ترجمه : امام صادق (عليه السلام ) فرمود: خداوندمتعال چيزى را مهم تر و سخت تر از زكات بر اين امت واجب نكرده است (زيرا) هلاكت عموممردم (در اثر ندادن زكات ) مى باشد.
يكم : در حالت رفتن به زيارت ، چنان كه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مروىاست كه خداوند را فرشتگانى است كه موكلند بر قبر حسين عليه السلام پس چون كسىقصد زيارت آن مظلوم نمايد خداوند گناهان او را به ايشان مى دهد، پس چون يك گامبرداشت همه آن گناهان را محو كنند، و در قدم دوم حسنات او را مضاعف نمايند، و همچنين درگام سوم و چهارم ، و همچنين تا اين كه بهشت بر او واجب شود، و چون بعد از نيتغسل كند ندا دهد او را خاتم انبيا كه : اى مهمان خدا، بشارت باد تو را كه رفيق من خواهىبود در بهشت ، و ندا كند او را على عليه السلام كه : من ضامنم كه حاجات شما روا شود، ودر راست و چپ او باشند تا مراجعت نمايد. (167)
روی این اصل در همه زمان‌ها و زمین‌ها تقیه به چهره‌های گوناگون وجود دارد، که به ناچار بایستی برای حفظ واجب مهم‌تر و ترک حرام بزرگ‌تر، واجب کوچک‌ترین را ترک کنی و حرام کوچک‌تری را مرتکب شوی، که این دو در حالت درگیری و ناچاری از وجوب و حرمت هم می‌افتند، کوچک فدای بزرگ و بزرگ فدای بزرگ‌تر می‌شود.
وليكن كسى كه اندك تاءملى داشته باشد، به اين نتيجه ميرسد كه همه آنچه گفته شد،خالى از اشكال نمى باشد، زيرا هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مىگويد: بعد از آن هرگز گمراه نشويد، متوجه خواهيم شد كه دستور پيامبر صلى اللهعليه و آله و سلم ، دستورى است واجب ، و وجوب را اراده نموده است ، و با توجه بهبردبارى حضرت و حسن خلقى كه دارد، دستور مى دهد از كنارش برخيزند، و بروند،دليل است بر اين كه آنان يكى از واجبات مهم و عظيم را ترك نموده اند.