وا شمردن

معنی کلمه وا شمردن در لغت نامه دهخدا

واشمردن. [ ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ ] ( مص مرکب ) دوباره شمردن. بازشمردن. رجوع به شمردن و بازشمردن شود.

معنی کلمه وا شمردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - دوباره شمردن باز شمردن ۲ - شمردن چیزی را .

جملاتی از کاربرد کلمه وا شمردن

در اين جمله عمل صالح نيكان از بنى اسرائيل را مى ستايد، و اين از انصاف قرآن است كهبعد از بر شمردن سيئاتى كه از آنان سر زده مستحقين مدح را نيز مدح مى كند، وحاصل معنايش اين است كه : همه بنى اسرائيل خدا ورسول را مخالفت نكرده و بر ضلالت و ظلم پافشارى نداشتند، بلكه پاره اى از ايشانمردمى بودند كه ديگران را به سوى حق راهنمايى نموده و در ميان ايشان به حق و عدالتحكم مى كردند. بنابراين ، بايد گفت : (باء) در (بالحق ) همان بائى است كهعلماى نحو آن را (باء آلت ) مى نامند، مى توان هم گفت كه (باء ملابسه ) است .
کسی کاین شمردن بداند، بداند که باقی به گیتی چه و چیست فانی
خود را از مردم شمردن و متناسب با ميزان عقلمردم سخن گفتن ، از آداب انبياء (ع ) است
و در بسيارى از آيات آنها را تحت عنوان سخر لكم (آنها را مسخر شما گردانيد) ذكر كردهكه اگر بخواهيم اين همه آياتى را كه در رابطه با محترم شمردن امكانات مادى اين جهانجمع آورى كنيم ، مجموعه قابل ملاحظهاى خواهد شد.
تشویش دل کس نتوان سهل شمردن زان شیشه حذر کن‌ که به راهت شکنندش
سپس مى گويد: از آنجايى كه خيرات الهى از مقام ربوبيتش بطور نامحسوس صادر مىشود، و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نيست ، لذا به هر چيزى كه داراى زياده غيرمحسوسى است مى گويند: اين چيز مبارك و داراى بركت است ، روايتى هم كه مى گويد(هيچ مالى از صدقه دادن كم نمى شود) مقصودش همين نقصان غير محسوس است نه كاهشمخصوص كه بعضى از زيانكاران پنداشته و در رد آن گفته اند: ما ترازو مى گذاريم واز فلان مال ، مقدارى صدقه داده سپس آنرا بار ديگر مى سنجيم و مى بينيم كه به مقدارصدقه كم شده است . راغب سپس اضافه كرده است كه : مراد از (تبارك الله ) اختصاصخداوند است به خيرات .
نیاید در انگشت این غم شمردن مگر اشک می‌ریزم و می‌شمارم
و كوتاه سخن اينكه ولايت رسول بر مؤ منين در دين و دنيايشان قيدى است كه ايمان به خداو عمل صالح را در تاءثيرش مقيد كرده ، زيرا خداى تعالى ولايترسول را تشريع و اطاعتش را واجب فرموده ، مردم بايد از او اخذ كنند، و به او تاسىجويند و اين مطلب در آيات بسيار زيادى تذكر داده شده ، كه نه حاجتى به ايراد بسيارىاز آنها است و نه مجالى براى شمردن يك يك آنها، پس بنابراين ، به فرموده قرآن :(النبى اولى بالمؤ منين من انفسهم ).
و از جمله موارد مذمت زنان همين جا مى باشد و با عاطفه اى چنين ، از ميدان خارج گشتند و تبتندشان بزودى عرق كرد. مردم از وجودت بى نياز هستند ؛ يعنى اين كه تو بهعنوان يك فرد واحد اجتماعى ، ارزش و بهايى ندارى و در ميدان بود و نبودت يكى است .نهايت كوچك شمردن نقش افراد همين ديدگاه است . و بدترين توهين به توان فردىاشخاص كه به هم مى پيوندند.
چو عارض شمار سپه برگرفت فرو ماند عقل از شمردن شگفت
از عمر رفته حاصل من آه حسرت است جز زنگ از شمردن این زر به دست نیست
سپه رفت و آورد چندان اسیر که نتوان شمردن ز برنا و پیر
سیم و زری از شمردن افزون وز کفه وزن نیز بیرون
بدو گفت چون تیره شد روی کار نشاید شمردن به بد روزگار
به گفتهٔ وزیر کشور شمردن رأی در شعبه‌های رای‌گیری بلافاصله پس از پایان زمان رای‌گیری آغاز خواهد شد.
همچنين شكايتى كه بزرگ شمردن آن امر و مرض و بيمارى را كه بر شاكىنازل شده در بر دارد و اينكه اين امر (بيمارى ) باعدل خدا و لطف و رحمت او منافات دارد. همانا چنين شكايتى از نظر شرع از آن دورى شده وبه طور اجمال و تفصيل از نظر شرع مقدس اسلام ترك شده ، بلكه بايد صبر كرد وتسليم شد.
مبادا گمان كنى به كسى كه با حالت غفلت از خداوند - جلّ جلاله - و همراه با خوار وكوچك شمردن حُرمت خداوند - جلّ جلاله - نماز مى خواند نيز اين گونه عطا و بخشش مىشود، زيرا همان گونه كه پيش از اين توجّه داديم نماز اين دسته ، از بديها و گناهانمحسوب مى شود و بنده در هنگام فراغت از اين گونه نمازها نيازمند به درخواست عفو وگذشت از درگاه الهى است .
بنابراين بدعت شمردن اينگونه سنتها و تهمت شرك زدن به كسانى كه عاشقانه بهپيامبر و آل او معتقدند و (مودت ذى القربى ) را (وسيله ) تقرب به خدا مى دانند،گناهى نابخشودنى است و نوعى (كج فكرى ) و (كج فهمى ) در دين است كهدامنگير برخى از قلم به دستان جاهل يا خودخواه و عوام فريب شده است . خوشبختانهعالمانى بصير و نقاد، همواره در همه دورانها به ميدان آمده اند و در دفاع از حق و زدودنپيرايه ها و دروغها، تلاشگرانه قلم زده اند. علامه امينى ، يكى از اين نادره هاى روزگاراست كه حقى عظيم به شيعه دارد.
چو گنجور بشنید شد پیش گنج به کار شمردن همی برد رنج
زچندان بکشت از دلیران شاه که نتوان شمردن همی سال وماه