وا دوختن
معنی کلمه وا دوختن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه وا دوختن
شیوه دوختن استوما به دیواره شکم بدین صورت است که در چهار سو به پوست دوخته میشود. در این روش جدار روده به زیر جلد بخیه زده میشود.
آنک رویانید داند سوختن زانک چون بدرید داند دوختن
اين اشكال نيز وارد نيست ، زيرا اگر آن خياط، مستحق اجرت نمى باشد، بدين سبب است كهلباس دوخته را تسليم صاحب آن نكرده است و خياط بر چنين كارى ، مستحقّ اجرت مى شد،نه صرف دوختن ، حتّى اگر فرض كنيم كه او بعد از تسليم لباس دوخته ، آن را پارهكند، بايد در مورد آن ، روش ((موازنه )) را پيمود، نه ((احباط)) بدون آن را؛ امّا آنچه درمورد آيه شريفه گفته مى شود، صحيح نيست ، زيرا نمى توان به ظاهر آن تمسك كرد،چرا كه ((هباء)) فقط در اجسام رقيق استعمال مى شود وافعال بندگان ، اعراضهستند و ممكن نيست كه جسم باشند و بديهى است كه انقلاب ودگرگونى اجناس محال است . پس اگر قرار است كه از ظاهر آيهعدول شود و تاءويل گردد، دراين صورت ،تاءويل ((ابوعلى )) نسبت به تاءويل ما اولويت ندارد،بلكه ما آن را به وجهىتاءويل مى كنيم كه با ادّله عقلى و نقلى توافق داشته باشد و اينچنين مى گوييم : مراداين است كه فاسق در برابر اعمالش ، به آن نحوى كه گناه نمى كرد، مستحق ثوابنمى گردد؛ بنابراين ، از آن منفعتى نمى بردهمانطور كه در ((هباء منثور)) منفعتى نيست.(841)
بندگى خدا يعنى بى نيازى از غير او، و بى اعتنائى به ما سوى الله ، و تنها چشم برلطف او دوختن ، اين همان اوج تكامل انسان و برترين شرف و افتخار او است .
پلهای موقت خشایارشا (به انگلیسی: Xerxes' Pontoon Bridges) در سال ۴۸۰ قبل از میلاد و در خلال لشکرکشی او به آتن در دومین تهاجم ایرانیان به یونان، به فرمان او در تنگه داردانل و با به هم دوختن قایقهای دراز فنیقی ساخته شدند، تا آسیا را به تراکیه متصل کنند و لشکر انبوه خشایارشا را به اروپا انتقال دهند. روایت ساخته شدن این پل از هرودوت بر جای ماندهاست.
اگر جادویی باید آموختن به بند و فسون چشمها دوختن
صرفنظر از اين كه اصل مضمون روايت درست نيست ، زيرا در اين روايت خوردن و آشاميدنو ازدواج كردن وامثال آن را لذت و كمال خوانده در حالى كه اين كارها در آدمى به منظوراستكمال و بقاء انجام مى گيرد و ملائكه بدون ايناعمال آن را دارند، يعنى ملائكه از ابتداء وجود آن كمالاتى را كه بنى آدم با به كاربردن قواى مادى خود، و اعمال خسته كننده اش به دست مى آورد واجد است (او بدون خوردنسير است و بدون تلاش جهت خريدن و دوختن لباس دارد) ولى انسان مجبور است نظام جارىدر عالم ماده را بپذيرد، بنابراين چگونه ممكن است كه بگوئيم ملائكه از خدا چنينچيرهائى را خواسته اند، آرى محال است چيزى را مسئلت و در خواست كنند كه داراى آن هستندو نسبت به امورى حرص به خرج دهند كه از آن محروم نيستند.
مکن به پرسشم از شکوه منع کاین خونی ست که خود ز زخم دم دوختن فرو ریزد
فرصت دوختن چاک دلم نیست کلیم تیغ برداشته تا رشته بسوزن کردم
مطلب ديگرى كه قبلاً نيز در باره آن سخن گفته شد، اميدوارى و چشم دوختن به جود وبخشش الهى است . در دعاى ابى حمزه ثمالى چنين مى فريايد:
ز پی دوختن حله حور از رضوان به تبرک طلبند مردم ازو تار کفن
459- يعنى وصله روى پارگى لباس دوختن و يا وصله روى مى زد.
طریقه کار ساعت آبی بدین گونه بوده که میر آب با چشم دوختن به فنجان با هر بار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن آن به کف دیگ یک فنجان یا هفت دنگ یا ۷ دقیقه محاسبه میشدهاست.
شدم به دوختن چاکهای سینه، رضا که هیچکس نبرد پی به داغ پنهانم
ننگ باشد چشم بر ساطور و خنجر دوختن غنچه آسا سینه ای خواهم جراحت خیز هی
ماریگو پوسیو (انگلیسی: Marigo Posio ; زاده: ۲ فوریه ۱۸۸۲ - درگذشته: ۲۳ فوریه ۱۹۳۲) روزنامهنگار اهل آلبانی بود. وی یکی از برجستهترین زنان آلبانیایی و یکی از فعالان جنبش بیداری و استقلال ملی آلبانی و تقویت وضعیت اجتماعی زنان آلبانی بود. او بیشتر به خاطر دوختن و گلدوزی پرچم برافراشته شده توسط اسماعیل کمالی در هنگام اعلام استقلال آلبانی در ولوره در تاریخ ۲۸ نوامبر ۱۹۱۲ در خاطرهها ماندهاست.
چشم بر موج خطت دوختن از سادهدلیست رشتههای رگگل راگره شبنم نیست
سر غیب آن را سزد آموختن که ز گفتن لب تواند دوختن
پسرم ! هنگامى كه مسافرت مى كنى ، اسلحه و لباس و خيمه و وسيله نوشيدن آب ، ووسائل دوختن و داروهاى ضرورى را كه هم خود، و هم همراهانت از آن استفاده مى توانيدبكنيد بردار، و با همسفران در همه چيز جز در معصيت الهى همراهى كن .
چشم از دو جهان دوختن آسان بود اما از هر دو جهان پاک بری را چه کند کس