هی کردن

معنی کلمه هی کردن در لغت نامه دهخدا

هی کردن. [ هََ / هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ، راندن اسب و دیگر چارپایان باشد. به رفتن داشتن ستور را.

معنی کلمه هی کردن در فرهنگ فارسی

در تداول راندن اسب و دیگر چاپایان باشد برفتن داشتن ستور را

جملاتی از کاربرد کلمه هی کردن

اکثریت مورخان گمان کرده‌اند که شیلخک اینشوشینک در این کتیبه، شاهان پیشین خود را بر حسب ترتیب زمانی ذکر می‌کند و می‌توان این فهرست را با وارد کردن نام شاهانی که به آن‌ها اشاره‌نشده، کامل کرد.