همای کش

معنی کلمه همای کش در لغت نامه دهخدا

همای کش. [ هَُ ک ُ ] ( نف مرکب ) آنکه دشمن بزرگان و بلندطبعان بود. کشنده طبایع عالی. دشمن مردم دانا و هشیار :
همای کش تراز این کرکسان جیفه نهاد
ندیده ام که ز عنقا کنند طعم عقاب.خاقانی.

معنی کلمه همای کش در فرهنگ فارسی

آنکه دشمن بزرگان و بلند طبعان بود کشنده طبایع عالی

جملاتی از کاربرد کلمه همای کش

ز بزم تو ای شاه قصر همایون به شادی و رامش چو دارالجنان شد
از ره عزت به پر تیر او فال سعادت زده بال همای
این کتاب در سال ۱۳۷۹ توسط همایون صنعتی‌زاده به زبان فارسی ترجمه شده‌است.
بدان همهی همایون چتر سلطانی که گسترید بر آفاق ظل امن وامان
آلبوم خورشید آرزو به همراه گروه دستان و با آواز همایون شجریان
گفتم مرو ای روان عشاق گفتم مرو ای همای اقبال
او که بیشتر به‌عنوان شاعری غزل‌سرا شناخته شده‌است، در سرودن شعر نیمایی، شعر سپید و ترانه هم تبحر داشت. نقش منزوی، در زنده‌کردن غزل معاصر، چشمگیر ارزیابی شده‌است و حتی بعضی از منتقدان کار او را انقلابی در غزل امروز می‌دانند و آن را با کاری که نیما در تحول شعر فارسی کرد، مقایسه کرده‌اند. وی در ترانه‌سرایی نیز توانا بود و آلبوم نسیما به خوانندگی علیرضا افتخاری از سروده‌های اوست. بسیاری از غزل‌های او توسط خوانندگان مشهوری نظیر: علیرضا افتخاری، کوروش یغمائی، محسن نامجو، همایون شجریان، داریوش اقبالی، محمد نوری و … خوانده شده‌است.
وی دوران تحصیلات اولیه را در تهران گذراند و در سال ۱۳۳۶ در رشتهٔ حقوق به دانشگاه تهران راه یافت و مطالعات دانشگاهی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی به پایان برد. او از آموزش‌های افرادی همچون: بدیع‌الزمان فروزانفر و جلال‌الدین همایی بهره برد.
گر زان که همای عشق صیدم باشد کی رشک به شبلی و جنیدم باشد
مشیر همایون شهردار (زادهٔ ۱۲۶۴ – درگذشتهٔ ۱۱ بهمن ۱۳۴۸ در تهران) موسیقی‌دان٬ نوازندهٔ پیانو و آهنگساز اهل ایران بود.
این هنرمندان که رسماً از طرف پادشاه هندی به آن دیار دعوت شده بودند و از علاقه و محبت زایدالوصف همایون مطلع بودند. بعدها در سال ۹۵۵ ه‍.ق بدون اجازه شاه، خود را با مرارت بسیار به قندهار رساندند تا به دربار همایون نزدیک‌تر باشند. با توجه به گرفتاری همایون در جنگ با دشمنانش، نخست هنرمندان موفق به دیدار همایون نشدند و در قندهار بلاتکلیف باقی‌ماندند تا در سال ۹۵۶ همایون فراغتی یافت و آنان را به کابل دعوت کرده و به حضور پذیرفت.
درشن یک واژهٔ سانسکریت است که به معنی «دید» و «مشاهده» است (همچنین به معنی: «مشاهدهٔ یک بت یا یک قدیس است») که توسط شاهان گورکانی، برای حضور روزمره‌شان در مقابل رعایایشان، به کار برده شده‌است. این واژه تأثیر هندوئیسم را نیز نشان می‌دهد. پیش از این که اکبر این مراسم را به عنوان یک سنت روزمره در هنگام طلوع آفتاب جا بیندازد، نخستین بار همایون چنین برنامه‌ای ترتیب داده‌بود.
همای همت تو هر کجا که سایه فکند به فرّ و مرتبه عنقا کم از مگس باشد
از شکوه همای رایت شاه کرکس آسمان پر اندازد
در ۱۳۰۰ قمری نیز به وزارت حضور همایون نائل شد.
کسی که بر سر او سایۀ همای افتاد ز روی فالش گویند : کاینت میمونی
زجاجی در همایون نامه بیش از شصت هزار بیت در وزن متقارب سروده که در دو جلد نوشته شده‌است.
مه صفر ز برای همین مظفر شد که ماه عید همایون شاه ایران است
ای هما کز سایه‌ات پر یافت کوه قاف نیز ای همای خوش لقای آن جهانی شاد باش
بابر چندین بار ازدواج کرد. برجسته‌ترین پسرانش همایون، کامران میرزا و هندل میرزا بودند. بابر در سال ۱۵۳۰ در آگرا درگذشت و پسرش همایون شاه جانشین او شد. بابر ابتدا در آگرا دفن شد، اما بعد، بنا به وصیت وی، او را در باغ بابر کابل دفن کردند. بابر به عنوان نواده تیمور، خود را تیموری و ترک جغتایی می‌دانست.