هم پخت

معنی کلمه هم پخت در فرهنگستان زبان و ادب

{co-curing} [شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ← هم ولکانش

جملاتی از کاربرد کلمه هم پخت

جهانی آرزوها پخت و رفت از خود به ناکامی دو روزی من هم اینجا خونبهای خویش می‌جویم
گفت ای مسکین که بهر لقمه یی برهر دری اندرین سودا که پختی خام کردم نان خویش
ز عیان چه بهره بردم‌که خیال هم توان پخت سر بی‌دماغ تحقیق سر زیر پر ندارد
تو را چه شصت و چه هفتاد چون نخواهی پخت گلی به دست نداری چه خار می‌خاری
در معره‌نعمان، نیروهای ما کافران بالغ را در دیگ‌های پخت‌وپز، می‌پختند و بچه‌ها را نیز به سیخ کشیده و بریان شده حریصانه می‌خوردند…
هی کجا بودی برادر هیچ جا هی چه پختی بهر خوردن هیچ با
ز گندمی نتوان پخت نان وجوع نشاند چو گشت خرمن و خروار وقت برگ و نواست
نان بربری در حال حاضر به شکل بیضی به طول ۷۰ الی ۸۰ سانتی‌متر و عرض ۲۰ الی ۳۰ سانتی‌متر و به ضخامت ۳ الی ۳/۵ سانتی‌متر به صورت سنتی و ماشینی پخت می‌شود.
یک آشپزخانهٔ خوب همچنین باید به گونه‌ای طراحی شود که هوا در آن جریان داشته باشد و گرما و بوی ناشی از پخت غذا را به خارج منتقل نماید.
عمری خیال پخت سر گیر و دار مغز زین جوز پوچ هیچ نشد آشکار مغز
دلم در کاسهٔ سر صد هوس پخت که تاپیه آبه یی بی همنفس پخت
خیال وصل بسی پخت این دل پر شور بدست هیچ نیامد از آن خیال دریغ
چـِزِنَک رِغو نوعی شیرینی است که میان مردم لر و مردم لک در استان لرستان پخته می‌شود.در برخی مناطق مثل نورآباد به نوعی شیرینی با همین دستور پخت شلکینه گفته میشود.
درین دیگ بلا پختی به صد درد که هستم چون نمک در دیگ درخورد