هزل گو
جملاتی از کاربرد کلمه هزل گو
جد زند بوسه بر ستانهٔ دل هزل نبود کلیدِ خانهٔ دل
کارولینای جنوبی همچنین مستعد توفندهای استوایی و پیچند است. دو طوفان شدید در آخرین کارزار کارولینای جنوبی در تاریخ اخیر توفند هزل (۱۹۵۴) و توفند هوگو (۱۹۸۹) بودند.
ابوالعلا در این رساله، بر عقاید بعضی از دانشمندان و ادیبان و فقها در مورد شعر و ادب و روایات مذهبی خرده میگیرد و خردهگیریهای او با نیشهایی تلخ و مقداری هزل آمیخته است.
عبارت «سخن هزل بر زبان راندهاید» که خطاب به ناصرالدینشاه است، جملهای عتابآلود است که چنین لحنی در هیچیک از نامههای امیرکبیر حتی در اوج قدرتش دیده نشدهاست.
قرین پادشاه حکیم فکرت پیشه باید نه ندیم هزل اندیشه، زیراکه از آن به درجات کمال برآید و از این به درکات نقصان گراید.
روزنامه هفتگی میزان نشریهای سیاسی، اخلاقی و هزلی بود که از شعبان ۱۳۲۹ هجری قمری تا هنگام تعطیلی مجلس و روزنامههای مستقل بر اثر اولتیماتوم روسیه تزاری به مدیریت و سردبیری احمد خاوری کاشانی در کاشان به انتشار میرسید.
به صلح و جنگ جهان هیچ اعتماد مکن؟ که صلح او همه هزل است و جنگ او بادست
سنایی را نخستین شاعری دانستهاند که سخن از هزل میگوید و آگاهانه این نوع شعر را در مفهومی جدا به کار میبرد؛ حال آنکه هجو نیز میسروه است:
حَکّاکِ مَرغزی یا حکاک مروزی شاعر ایرانی در نیمه دوم سده چهارم هجری است. شعرهایش بیشتر در قالب هزل بودند و از این رو لقب حکّاک یافت.
هزل بودست این ولیکن بر مثال جد سزید همچنین بود آن ولی نعمت درین مدت مرا
از ره هزل پا برون بردم تختهٔ دل ز هزل بستردم
اصل هزل و مجاز دل نبود دوزخ خشم و آز دل نبود
خنک آنکس که چهرهٔ تو ندید واین سخنهای هزل تو نشنید
سفرهای گالیوِر (به انگلیسی: Gulliver's Travels)، (منتشرشده در ۱۷۲۶ و تجدیدنظر شده به سال ۱۷۳۵) با عنوان کاملِ سفرهایی به برخی ممالک دورافتادهٔ جهان در چهار بخش، نوشتهٔ لموئل گالیور، نخست در نقش پزشک کشتی و سپس بهعنوان ناخدا داستانی تخیلی نوشتهٔ جاناتان سوییفت به زبان انگلیسی است. این کتاب یکی از آثار ماندگار و کلاسیک ادبیات انگلیسی و همچنین اثری هزل بر طبیعت انسان و هجو داستانهای ماجراجویانهٔ آن روزگار است.
آثار ابوالحسن تا پیشاز سفر اروپا، تأثیر استادان ایرانی و سبک نگارگران اصفهان را بر او نشان میدهد. گرچه او، اثرپذیرفته از سفر اروپا، درک بسیار از مبانی علمی طبیعتنگاری داشت، همیشه به پایداری روح سنت ایرانی در نقاشی اهتمام میورزید. بهکارنبردن دقیق پرسپکتیو، نشاندهندهٔ توجه او به سنتهای نقاشی ایرانی است. او افزونبر پرداختن به ویژگیهای ظاهری در نقاشی چهره ، مهارت فراوانی نیز در نمایش حالت و شخصیت اشخاص داشت. باآنکه او بیشتر بنا به جایگاهش، چهرهنگار درباری بود، به موضوعات اجتماعی نیز توجه داشت. بیشتر آثار او دربردارندهٔ گونهای هزل و طنز هستند که در نگارگری ایران کمیاب است. انتخاب موضوع، طراحی، رنگآمیزی و ترکیببندی آثار او نشان میدهد که گرچه از هنر غربی آگاه و بهرهمند بود، در برابر آن خودباخته نبود و شخصیت هنری خویش را حفظ کرد؛ و برای همین، جایگاهی ویژه در هنر سدههای اخیر ایران دارد. او از هنر درباری، گریزان بود. در دورهای کوتاه پس از درگذشتش، اثرگذاریاش بر جامعه از میان رفت. حتی روشن نیست مدرسهٔ هنریاش باقی ماند یا نه. جز شمارِ اندکی از شاگردانش، دربارهٔ کارآموزانش در مجمعالصنایع، یا کسانی که در روزنامه یا مدرسه هنریاش آموزش دیدند، اطلاعات اندکی هست. چهبسا نزدیکترین کس به او در سبک، سلیقه و بینیازی از پشتیبانی دربار، برادرزادهاش محمد غفاری، ملقب به کمالالملک بودهباشد.
امتداد زمان هزل و مجاز اژدهایی بود، دهانش باز
با آنکه بیشتر آثار اولبراخت اجتماعی است ولی در همه آنها به خصوص در «سرگذشت آن، دخترک مبارز» بحثهای روانی بسیار دقیق و عمیق به زبانی بسیار ساده و روشن وجود دارد و اصولاً تحقیق روانی یکی از مشخصات برجسته آثار او بهشمار میرود. این تحقیق روانی در کتاب تاریکترین زندان تقریباً عریان و بیپیرایه است و کمکم از صورت هزل و مطایبه به صورتی مؤثر و هیجان انگیز در میآید چنانکه میتوان تاریکترین زندان را عمیقترین اثر هنری اولبرخت دانست.
محصل بايد از كارهائى كه اخلاقا نقص و عيب تلقى مى شود برحذر باشد، ازقبيل خوردن در حال راه رفتن ، سخن هزل و بيهوده ، كشيدن كفش بر روى زمين ، افراط درخميازه ، به پشت يا به پهلو افتادن در ميان جمع ، قهقهه و خنده هاى بلند.
درست گوی و ادب ورز و بر گزافه مرو صریح باش و به جد کوش و گرد هزل مگرد
خوش خوش از من جهان هزل و مجاز عاریتها همی ستاند باز