هامون گردن

معنی کلمه هامون گردن در لغت نامه دهخدا

هامون گردن.[ گ َ دَ ] ( ص مرکب ) پست گردن. کوتاه گردن. کسی که دارای گردن کوتاه است. اهنع. ( منتهی الارب ) ( دستوراللغة ادیب نطنزی نسخه خطی کتابخانه مؤلف ، ذیل اهنع ).

معنی کلمه هامون گردن در فرهنگ فارسی

(صفت ) کسی که دارای گردن کوتاهاست پست گردن .

جملاتی از کاربرد کلمه هامون گردن

همه سوی هامون کشید از فراز ابا کرد بهزاد گردن فراز
گرز او تا بدید بر هامون مهره باش است گردن گردون
در حال حاضر در سال ۲۰۲۳ یکی از عوامل اصلی خشکیدن تالاب هامون و ایجاد مشکلات فراوان برای مردم منطقهٔ سیستان احداث سدکجکی میباشد که تا به‌حال دولت ایران از افغانستان درخواست رسیدگی به حق آبه خودرادارد؛ و این مورد از روابط حسن همجواری میان دو کشور کاسته‌است. در ضمن، دولت افغانستان به علت جنگ ها قادر به استفاده آب به صورت درست آن نمی باشد اما دولت ایران ، مشکلات آب آشامیدنی شهروندان اش را به گردن دولت افغانستان می اندازند ؛ و این امر بر نارضایتی بیشتر مردم سیستان از دولت ایران انجامیده‌است.
پای بوس تو هامهٔ هامون طوق دار تو گردن گردون
که جوشنش پیل ار به هامون کشد به گردن نتابد به گردون کشد