نیک اموز

معنی کلمه نیک اموز در لغت نامه دهخدا

( نیک آموز ) نیک آموز. ( نف مرکب ) ناصح. واعظ. ( آنندراج ). خیرخواه. که دیگران را به نیکی و خیر دلالت کند :
هر که را گوشی بود موقوف پیغام بلا
کی تواند گوش کردن پند نیک آموز خویش.جلال عضد( از آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه نیک اموز

همیدون داد شهر ری به بهروز که بودش دوستدار و نیک آموز
بجز نیکی مکن یار دلفروز تو نیکی را همه از نیک آموز
تا همی از چرخ باشد عون و بخت چرخ و بختت یار نیک آموز باد
باد بختت همیشه راه نمای باد چرخت همیشه نیک آموز
باشد که مرا به قول نیک آموزی چون سوزن خود به دست گیرد روزی
پژوهشی در جغرافیای مغان، سید محمد ابراهیمی، انتشارات نیک آموز ۱۳۸۵
هر که را گوشی بود موقوف پیغام بلاست کی تواند گوش کردن پند نیک آموز خویش