نیم عمر جزئی

معنی کلمه نیم عمر جزئی در فرهنگستان زبان و ادب

{partial half-life} [فیزیک] زمان لازم برای نصف شدن میزان پرتوزایی یک نمونۀ پرتوزا ازطریق یکی از حالت های واپاشی

جملاتی از کاربرد کلمه نیم عمر جزئی

در سال ۱۸۹۶ هانری بکرل دریافت که اورانیوم، ماده‌ای پرتوزا است. اندکی بعد، ایزوتوپ‌های موجود در طبیعت مانند رادیوم و پلونیوم شناسایی شدند. بسیاری از رادیوایزوتوپ‌های طبیعی دارای نیم عمری طولانی (بزرگتر از ۱۰۰۰ سال) اند.
عصمت اینونو برای بیشی از نیم عمر خود به نام «عصمت پاشا» نامیده می‌شد. او نام خود را در سال‌های دهه ۱۹۳۰ پس از آنکه آتاتورک فرمان داد که تمامی مردم ترکیه باید نام خانوادگی داشته باشند، عوض کرد. عصمت پاشا، نام خانوادگی اینونو را از شهری به همین نام در آناتولی مرکزی گرفته‌است. او در این شهر با درجه ژنرالی فرمانده نیروهای ترک در بزرگ‌ترین نبردهای زندگی نظامی‌اش بود. نبرد اول اینونو و نبرد دوم اینونو که نقش مهمی در جنگ استقلال ترکیه داشت.
رادیودارویی که به مریض تزریق می‌شود، باید برای مدت طولانی کافی در عناصر هدف بماند، ولی نه طولانی‌تر از حد ، تا جذب در تشعشع در حداقل باشد. مدت زمانی که در آن ، دارو مفید است، بستگی به نیم عمر رادیولوژیکی و نیم عمر بیولوژیکی دارد، یعنی مدت زمانی که دارو در بدن می‌ماند قبل از آنکه بوسیله فرایندهای متابولیکی از فعالیت افتاده یا از سیستم بدن خارج شود.
نشین یکدم که یابد نیم عمری گرفتاری که عمر او دو دم شد