معنی کلمه نیم شمع در لغت نامه دهخدا نیم شمع. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از شرم مرد. ( یادداشت مؤلف ).
جملاتی از کاربرد کلمه نیم شمع صرصر این شمع را بننشاند جان او نیم عطسه بستاند چو بادام ترکان چین نیم مست چو شمع فروزنده شمعی به دست