نک و نال. [ ن ِ ک ُ / ن ِک ْ ک ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول ، شکایت. گله. اظهار عدم رضایت. شکایتی نه روشن و واضح. ( یادداشت مؤلف ). ناله و زاری. نغنغ. شکوه و شکایت. اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان. ( فرهنگ فارسی معین ). از سنگینی باری یا دشواری کاری یا تحمل دردی یا نامطبوعی و ناپذیری امری به نرمی و ابهام نالیدن و شکوه کردن. - نک و نال کردن ؛ لندلند و نغنغ کردن.
معنی کلمه نک و نال در فرهنگ معین
(نِ کُ ) (اِمر. ) (عا. ) ۱ - ناله و زاری ، شکوه و شکایت . ۲ - اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان .
معنی کلمه نک و نال در فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - ناله و زاری نغ نغ شکوه و شکایت . ۲ - اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان .
معنی کلمه نک و نال در ویکی واژه
(عا.) ناله و زاری، شکوه و شکایت. اظهار درد زن حامله در موقع نزدیکی زایمان.
جملاتی از کاربرد کلمه نک و نال
روزى خودم حاضر بودم كه ناگاه ديدم ميرزا در زمانى زودتر از موقعى كه بايد مىآمدند با حالتى غير عادّى و پريشان و نالان از پلّه هاى حجره بزير آمد وداخل مجلس شد در حالى كه مى فرمود:
بر بط آبستن تن و نالان دل و مردان به طبع جان بر آن آبستن فریاد خوان افشاندهاند
و مالشهای وی مرا خوش است. و وی پادشاهی است که اندر جهان همتا ندارد. و اگر، فالعیاذ باللّه، ازین گونه که شما میگویید، حالی باشد تا قیامت آن عار از خاندان ما دور نشود. او خود پیر شده است و ضعیف گشته، و نالان میباشد و عمرش سرآمده، و من زندگانی وی خواهم تا خدای، عزّوجلّ، چه تقدیر کرده است، و از شما بیش از آن نخواهم که چون او را قضای مرگ باشد که هیچ کس را ازان چاره نیست، در بیعت من باشید.» و مرا که عبد الغفّارم فرمود تا ایشان را سوگند دادم و بازگشتند.
سرانجام قافله حسينى به مدينه بازگشت . زينب كبرى گريان و نالان در مسجدرسول خدا صلى اللّه عليه و آله قبر شريف آن حضرت را در آغوش گرفت و ندا سر دادكه : اى جد ما، خبر شهادت حسين را برايت آورده ام .(442)
امام درون خيمه بود، پس بيرون آمد در حالى كه دستمالى در دست داشت و اشك چشم خود را با آن پاك مى كرد. خادمى نيز به همراه او بود و صندلى اى به دست داشت كه بيرون خيمه براى امام نهاد. على بن الحسين (ع ) در حالى كه گريه مجالش نمى داد، بر روى آن بنشست . مردمان نيز گريان و نالان وى را تسليت مى گفتند. پس امام اشاره فرمود كه خاموش باشند، و چون سكوت كردند، فرمودند:
مطابق آنچه در كتب معتبره نقل گرديده حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بعد از وفاتپدر بزرگوارش پيوسته غمناك و افسرده محزون و پژمرده و گريان و نالان بوده ومبتلا به بيمارى سختى گرديده و تا بچهل روز در بستر مرض افتاده بوده تا سرانجامديده از جهان فانى فرو بسته و بدار بقا پيوسته است .
هنگامی که زئوس خواهرش هرا را دید و شیفتهاش شد با حیله، خود را تبدیل به فاختهای کوچک کرد و به او نزدیک شد، هرا که پرندهٔ کوچک را ضعیف و نالان در سرمای زمستان دید او را به آغوش کشید و در این هنگام بود که زئوس به شکل اولیهٔ خود بازگشت و رابطهاش را با هرا آغاز کرد، بعدها این فاخته برروی عصای جواهرنشان هرا قرار گرفت.
به مجرّد اين كه نصوح حال توبه پيدا كرد، ناگهان از بيرون حمّام آوازى بلند شد كهدست از آن بيچاره برداريد كه دانه گوهر پيدا شد. پس ، از او دست كشيدند و نصوحخسته و نالان شكر الهى را بجاى آورده ، از خدمت دختر پادشاه مرخّص شد و به خانه خودرفت ، هر اندازه مالى را كه از راه گناه كسب كرده بود، بين فقرا تقسيم كرد. و چون اهالىشهر از او دست بردار نبودند (به اصرار از او مى خواستند كه آنها را بشويد)، ديگرنمى توانست در آن شهر بماند. از طرفى هم نمى توانست راز خودش را براى كسى اظهاركند، ناچار از شهر خارج شد و در كوهى كه در چند فرسخى آن شهر بود سكونت نمود وبه عبادت خدا مشغول گرديد.
ناگاه ديدند بعد از زمانى از آن زمين گريان و نالان برخاسته و چند قدم راه رفت ، بازخود را به زمين افكند، صدا به گريه و ناله بلند كرد، زمانى با شدت گريست ، بعداز آن قدرى رفته باز خود را به زمين افكند، با شدت تمام صيحه و ضجه زده ، مانندزن ثلكى ميگريست ، و مى ناليد تا اين كه اهل قافله را معلوم شد كه آن زمين ، زمينكربلاست (32).
مرا گویند بیماری و نالان طبیبی جوی تا سازدت درمان
مؤ لف گويد: به راستى حاجى مزبور علاقه شديدى به حضرت سيدالشهداء نصيبششده است در همان مجلس دو ساعتى چند مرتبه كه اسم مبارك آن حضرت را مى برد بىاختيار گريان و نالان مى شد و چند دقيقه نمى توانست سخن گويد و مى فرمود طاقت ذكرمصيبت آن حضرت را ندارم .
غریب و بیکس و نالان چو افتادی زعجز از پا زعرشت دستگیر آمد چمن اندر چمن بینی
گریان شدست و نالان چو ابر نوبهار نادیده یک شکوفه هنوز از بهار من
چرا باد در خاک غلطان شود چرا آب گریان و نالان شود
ثقل اینها جملگی بر جان بود جان از اینها خسته و نالان بود
همهساله بیکار و نالان ز بخت نه رای و نه دانش نه زیبای تخت
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۳ یوتیوبری با نام اِلانگکِیمجاش (به انگلیسی: AlongCameJosh) شخصیت نال را خلق کرد. در ویدئوهای قدیمی اِلانگ، او همیشه با دوستان خود درحال بازی کردن ماینکرفت بود، اما ناگهان با نال مواجه میشد یا توسط او کشته میشد یا به مکانهای مختلفی توسط نال انتقال داده میشد. او از هیروبراین و نال در ویدئوهای خود به شدت استفاده میکرد اما زمانی که متوجه شد این موضوع درحال گسترش است و ممکن است برای او دردسرساز شود، در بخش توضیحات یکی از ویدئوهایش کامل توضیح داد که تمامی اتفاقات ویدئوهای او ساختگی است و هیچکدام واقعیت ندارند. او حتی در یک از ویدئوهای یوتیوب خود با عنوان "ARE AlongCameJosh Herobrine VIDS FAKE?" از هیروبراین پرسید: «آیا تو واقعی هستی؟» و هیروبراین با گذاشتن یک تابلو برروی زمین روی آن نوشت «خیر، من واقعی نیستم». همچنین یوتیوبری که اولین بار اِنتیتی ۳۰۳ را خلق کرد و به او این نام را داد، د اِسپید ۱۷۹ (به انگلیسی: TheSpeed179) نام داشت. در حقیقت این سه شخصیت را هیچ بازیکنی ندیده و تمام شایعات مربوط به چند محتوای ساختگی از سمت خود بازیکنان بوده است.
یعنی اندر خیمگاه شاهدین آتش نهاد خوار و نالان کودکانش را به روی خار کرد
راوى مى گويد تا به آن روز، آن مردم را، از زن و مرد، چنان گريان و نالان نديدهبودند! آنگاه زهرا رو به جمع انصار كرد و فرمود