نوسان نگه داشته
{sustained oscillation} [فیزیک] نوسان واداشته ای که تداوم دارد. خداى تعالى مى فرمايد: سر خود را بلند كنيد و به سر مادرش نگاه كنيد، چون نگاه مىكنند لوحى مى بينند كه به پيشانى مادر كودك آويزان است ، و در آن چيزهايى نوشتهشده ، از آن جمله صورت و زينت و اجل و ميثاق و سعادت يا شقاوت كودك و تمامىخصوصيات او است . يكى از آن دو فرشته آن لوح را مى خواند، و ديگرى براى كودك مىنويسد. و در هر يك از آن خصوصيات ، بدا را براى خدا شرط مى كند، يعنى جاى تغيير وتبديل را براى خدا مى گذارد. آنگاه نوشته خود را مهر نموده و بين دو چشم كودك جاى مىدهند، و سپس در شكم مادر او را سر پا نگه داشته بعد رها مى كنند.
جملاتی از کاربرد کلمه نوسان نگه داشته
چرچیل در شب ۲۳ ژوئن ۱۹۵۳ دچار سکتهٔ شدیدی شد که یک طرف بدنش را فلج کرد. این موضوع مخفی نگه داشته شد و چرچیل برای بهبودی به خانهاش در چارتول بازگشت. او تا نوامبر کاملاً بهبود یافته بود. او در آوریل ۱۹۵۵ از نخستوزیری بازنشسته شد و ایدن جایش را گرفت.
دریچه سه لتی دریچهای است که بین دهلیز راست و بطن راست قلب قرار گرفتهاست . به طور طبیعی دهانههای این دریچه هنگام دیاستول باز است و خون از دهلیز راست وارد بطن راست میشود. طی انقباض بطن راست (سیستول) دریچه سه لتی بسته نگه داشته میشود.
در مارس ۱۹۹۱ جنت با رقصنده و ترانهسرا رنه الیزوندو ازدواج کرد و این ازدواج تا زمان جدایی آنها به مدت ۸ سال به صورت مخفیانه نگه داشته شد. آنها در ژانویه ۱۹۹۹ از یکدیگر جدا شدند و در سال ۲۰۰۰ از هم طلاق گرفتند.
حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ (۷۲)، سیاه چشماناند از چشمها بیگانگان نگه داشته و در خیمها بداشته.
در فوریه ۱۹۲۳، فروید سرطان لکوپلاکیا گرفت، یک توده سرطانی در دهان او شناسایی شد. فروید نخست این مسئله را به صورت راز نگه داشته، اما در آوریل ۱۹۲۳ اوارنست جونز را در جریان گذاشت، اوارنست جونز به او گفت که توده برداشته شده است. فروید با متخصص پوست ماکسیمیلیان اشتاینر مشورت کرد، که به او توصیه کرد سیگار را ترک کند اما در مورد جدی بودن سرطان او به وی چیزی نگفت و اهمیت آن را بیان نکرد. فروید سپس به دیدن فلیکس دویچ که سرطان او را تهاجمی تشخیص داده بود رفت، او برای این تشخیص از واژهٔ نامطلوب یا " لکوپلاکیای بد " به جای epithelioma استفاده میکرد. دویچ به فروید توصیه کرد برای جلوگیری از رشد سرطان سیگار را ترک کند. فروید توسط یک متخصّص گوش-حلق-بینی، مارکوس هایِک، که صلاحیتش پیشتر توسط فروید زیر سؤال برده شده بود، تحت درمان قرار گرفت. هایک عمل جراحی غیرضروری خارج از درمانگاه در بخش سرپایی درمانگاهِ خود روی فروید انجام داد. فروید پیش و پس از عمل دارای خونریزی شدیدی بود و به سختی از مرگ جان سالم به دربرد. فروید پس از عمل مرتباً توسط دویچ ویزیت میشد. دویچ متوجه شد که عملهای پسین نیز باید انجام بگیرد، اما از گفتن آن به فروید خودداری میکرد، چراکه فکر میکرد فروید اگر بداند سرطان او وخیم شده دست به خودکشی میزند.
در این دوره اوضاع داخلی ایلام نا به سامان بود . علی رغم سلطنت شاه ، اعضای بلند پایه خاندان سلطنتی از قدرت فراوان برخوردار بودند و گویی چند پادشاه در کشور حکمرانی میکرد . اما اورتاک کمابیش به خوبی از عهده اداره ایلام بر می آمد . گویا وی در زمان اسارحدون روابط خوبی با ایلام داشته ولی بعد از شروع سلطنت آشوربانیپال در 16 سالگی گویا اورتاک فرصت را برای پیش بردن پروژه توسعه قلمرو غربی مناسب دید و سرانجام در سال چهارم سلطنت آشوربانیپال به سرزمین اکد (پیرامون بابل) حمله کرد . آشوربانیپال در این باره می گوید : " هنگامی که روزگار سختی ایلام فرا رسیده بود و گرسنگی همه جا را گرفته بود ، من برای او -اورتَک - غله فرستادم تا مردمش از پای در نیایند . من از او پشتیبانی کردم . از مردم او کسانی را که از روزگار سخت فرار کرده و در آشور ساکن شده بودند ، این مردمی که خودشان را در کشور من زنده نگه داشته بودند ، دوباره نزد او فرستادم . من هرگز در دلم حمله ایلام را گمان نمی کردم و به دشمنی ایلام نیندیشیده بودم . من در درونم تردید داشتم . چون بزرگان او که هوادار صلح بودند ، پیوسته به من نامه می نوشتند . برای اینکه از شاه ایلام بیشتر بدانم پیکی را با شتاب تمام گسیل داشتم . او رفت ، باز آمد و گزارشی قابل اطمینان داد : ایلامی ها مانند دسته های ملخ سراسر اکد را پوشانده اند و به بابل نزدیک می شوند ."
این پدیده بدین صورت است که سلولهای چربی در کیسههایی، که در بین رشتههای لایههای مختلف بافت پیوندی پوست نگه داشته میشوند، جمع میشوند. این رشتهها قابل گسترش نیستند، بنابراین به ویژه هنگامی که وزن افزایش مییابد یا پوست فشرده میشود، گلبولهای چربی از شکل طبیعی خود خارج شده و به داخل فشرده میشوند و تودههای پرتقالی شکلی از چربی را تولید میکنند.
این طرح با افازیش عمر نرمال پشت بام، از طریق حفاظت از عایقها و پوستهها در برابر اشعه فرابنفش و تجزیه آب، شهرت یافتهاست؛ و این کار را با از بین بردن انقباض انجام میدهد چون دانه شبنم همیشه بالای پوسته پشت بام نگه داشته میشود.
گویش علامرودشتی که مردم بخش و شهر علامرودشت بدان سخن میگویند، یکی از این گویشهای زبان فارسی رایج در جنوب استان فارس است که هنوز ویژگیهایی را از زبان پهلوی، بهویژه در حوزه لغات و بسیاری از ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی فارسی دری در سدههای نخستین را در خود نگه داشتهاست. این گویش طبعاً اشتراکاتی با زبان معیار و نیز با دیگر گویشها داردُ امّا تفاوتهای چشمگیری نیز چه با زبان معیار و چه با گویشهای دیگر بهویژه گویشهای مناطق همجوار و نزدیک دارد. وجود ده مصوت، تفاوت در صامتها، دگرگونیهای واجی متعدد و گاهی متفاوت از نکات مورد اعتنا در این گویش است. در این نوشتار ویژگیهای آوایی، صرفی و برخی از خصوصیات نحوی گویش علامرودشتی معرفی شده و پیوند این گویش با زبان فارسی دری و برخی ویژگیهای کهن زبان فارسی نشان داده شدهاست.
تمرکز فصل سوم بیشتر بر روی لنیسترها در سرزمین پادشاهی است. پس از شکست دادن استنیس براتیون در نبرد بلکواتر، آنها جایگاه خود را در تخت آهنین محکم و استوار نگه داشتهاند. آنها توسط همپیمان جدید خود یعنی خاندان تایرل، که قدرتمند و با تدبیر هستند، در معرض خطر قرار گرفتند. تیریون لنیستر با ازدست دادن مقام مشاور پادشاهیاش، احساس میکند که پدرش ارزشی برای خدمتی که او برای خانواده به عنوان مشاور انجام داده قائل نیست. در همین حال، جیمی لنیستر تلاش خود را برای بازگشت به خانه ادامه میدهد و به اسارت خود با همسفرش، برین از تارث عادت میکند.