نورپردازی جلوه ساز
جملاتی از کاربرد کلمه نورپردازی جلوه ساز
از چنار و بید، چندین فوج طاوس بهشت جلوه سازی می کند در هر کنار زنده رود
ازان چون شاهدان در جلوه سازی به رنگ و بوی گلها کرده بازی
خیز و شراب حیرتم، زان قد جلوه ساز ده روی به روی عشق کن، دست به دست ناز ده
بکر معنی کز زبانم برگ جلوه ساز از قماش لفظ بر رو پرنیان افکنده بود
طاوس جلوه ساز گلستان عشق را بیرون ز صحن روضه ی قدس آشیان نبود
چو طاوس در کله جلوه سازی چو معشوق در هودج دلربائی
جهانی درآن نور حق جلوه ساز نظرها همه سوی آن جلوه باز
شب جشن بود آن شب دلنواز پری پیکران چون پری جلوه ساز