نور باران شدن
معنی کلمه نور باران شدن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نور باران شدن
نور باران مهست از برج حسنش بر سرم یافرو ریزد بدامان کوکب بختم گهر
9 سجده بر خاك كربلا، حجابهاى پديد آمده از گناه را دريده (332)، زنگارهاىدل را زدوده ، موانع قبولى اعمال و استجابت دعا را كنار زده ، زمين و زمان را نور باران مىسازد.
ای کلیم کربلا از نوخطان در هر طرف نور باران گشته اندر سینه سینای تو
كه كليددار آن وقت پدر من بود و من تقريبا در سن بست ساله بودم و با پدر در كاظمينبوديم كه ناگاه چوخادار به احضار پدرم آمد و او نمى دانست كه با او چهشغل داشت روانه بغداد شد و من نيز به اتفاق او رفتم و من بر در خانه پاشا ماندم وپدرم را به حضور بردند، بعد از حضور پاشا از پدرمسوال كرد كه گويند: شب اول رجب را شب نور باران گويند به جهتنزول نور از آسمان بر قبور ائمه دين ، آيا تو هيچ آنرا در قبر كاظمين مشاهده كرده اى ؟
صاحب خزائن ، مرحوم نراقى مى گويد: شيخ محمد، كليددار روضه مقدسه كاظمين كه خود،او را ملاقات كرده ام و مرد متدينى بود، گفت : هنگامى كه ((حسن پاشا)) بعد از نادرشاهافشار در ايران ، پادشاه عراق عرب گرديد و در بغداد تمكن و نفوذى پيدا كرد، روزىدر ايام جمادى الثانى كه بعضى از امراء و بزرگانآل عثمان در مجمع او حضور داشتند، پرسيد: چرااول ماه رجب را نور باران مى گويند؟!
جهان نور باران شده بود، محمّدصلى الله عليه و آله در وسط اقيانوس نور، حيرت زدهبه آن خيره شده بود. به هر طرف كه نظر مى كرد آن را مى ديد ... جلو، عقب ، بالا،پايين ، يك بال نور در مشرق و بال ديگرش در مغرب بود ... و محمّد در وسط آن قرارداشت ، صدايى از نور برخاست .
نیمه شب با رخ چون روز چو روشن گذری نور باران کنی از رخ شب ظلمانی را
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: سجده بر تربت قبر حسين عليه السلام تازمين هفتمرا نور باران مى كند، و كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين عليه السلام با خود داشتهباشد، تسبيح گوى حق محسوب مى شود، گرچه با آن تسبيح نگويد. (66)
همه آنها به كربلا پرواز كردند و آنجا پيكر حسين عليه السلام را بر زمين ديدند كهبدون سر و بدون غسل و كفن افتاده است و بادهاى غبارآلود بر آن پيكر نازنين مى وزد،بدنش بر اثر پايمال شدن بر زير سمّ اسبها در هم شكسته است . زائرانش حيواناتبيابانها و سوگوارانش جنّ دشتها و كوه ها است . خاك آن سرزمين از انوار طلايى پيكرشروشن و فضا از نور وجودش نور باران شده است .
و بدين ترتيب از صلب پدرى چون امام صادق عليه السلام و از رحم پاك و پر ارجمادرى چون حميده ، برترين خلق خداوند پاى به عرصه گيتى ميگذارد و جهان را به نوروجود خويش ، نور باران ميسازد.
که مزارم نور باران است به خانه بازمیگردم
مردانى كه گويا دلهايشان پاره هاى آهن است . غبار ترديد در ذات مقدس خداى ، خاطرشانرا نمى آلايد.... همانند چراغهاى فروزانند، گويا دلهايشان نور باران است . از ناخشنودىپروردگارشان هراس دارند. براى شهادت دعا مى كنند و آرزومند كشته شدن در راه خدايند.
سجده بر تربت قبر حسين (ع ) تا زمين هفتم را نور باران مى كند، و كسى كه تسبيحى ازخاك مرقد حسين عليه السلام با خود داشته باشد، تسبيح گوى حق محسوب مى شود،گرچه با آن تسبيح نگويد.(من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 268 وسائل الشيعه ج 3 ص 608)