نقشۀ خاص منظوره
جملاتی از کاربرد کلمه نقشۀ خاص منظوره
پدهای خاص منظوره برای چیزی که این سازمان به آن "pro forma" میگفت ساخته شد. در این سیستم چارچوب، حالت و فرمت همه پیامهای متنی یکسان یا تقریبا یکسان است. همان نوع اطلاعات، پیام به پیام قرار است به همان شکل نمایش داده شود و فقط مقادیر خاص مثل اعداد در هر پیام عوض میشود. مثالهایی از آن، پیام آغاز عملیات هستهای و گزارشهای یابنده جهت رادیویی (COMUS) هستند.
فرایندی نگاشتی که در آن «ماکروی استفاده شده» به یک «ترتیب خاص» نمونهبرداری (تبدیل) میشود، به عنوان «گسترش ماکرو» شناخته میشود. امکانات نوشتن ماکرو میتواند به عنوان یک نرمافزار کاربردی یا بخشی از زبان برنامهنویسی فراهم شود. در حالت اول، از ماکروها برای ساخت فعالیتهایی به وسیلهٔ برنامههای کم تکرارتر استفاده میشد. در حالات دوم، آنها یک ابزاراند که برنامهنویس امکان استفاده مجدد از کد، یا حتی امکان طراحی زبانهای خاص منظوره را میدهند.
رایانههای امروزی معمولاً شامل چند ثباتِ مختلف و چند منظوره هستند که می توانند نقش ثبات انباشتگر را هم ایفا کنند، از این رو واژهی "انباشتگر" امروزه به مانند گذشته رایج نیست. با این حال امروزه نیز پردازندههای خاص منظورهای وجود دارند که برای رعایت سادگی در طراحیشان از تنها یک ثبات انباشتگر برای کارهایشان استفاده میکنند.
این مسئله به صورت معادله ابتدا درسال۱۸۵۲ عنوان شد و سرانجام در سال ۱۹۷۶ با کمک رایانه توسط کی اپپل و و. هیکن حل شد. این اولین قضیه مهمی بود که با استفاده از کامپیوتر به اثبات رسید. آنها نشان دادند که مجموعهای از ۱۹۳۶ نقشه وجود دارد که هیچکدام از آنها نمیتوانند قسمتی از یکی از کوچکترین مثال نقضهای قضیه چهار رنگ باشند. اپل و هیکن از یک برنامه کامپیوتری خاص منظوره استفاده کردند تا ثابت کنند هیچکدام از این نقشهها از این قاعده مستثنا نیستند. علاوه بر این هر نقشهای فارغ از این که مثال نقض هست یا نه، حتماً قسمتی را شامل میشود که شبیه یکی از آن ۱۹۳۶ نقشه میباشد و اثبات این نیاز به صدها صفحه تحلیل دست نویس بود. اپل و هیکن نتیجه گرفتند که اگر بخواهد کوچکترین مثال نقضی وجود داشته باشد باید شامل یکی از آن ۱۹۳۶ نقشه باشد. این تناقض به این معنی بود که هیچ مثال نقضی وجود ندارد و قضیه درست میباشد. در ابتدا اثبات آنها از طرف همه ریاضیدانها مورد تأیید واقع نشد، چرا که چک کردن یک اثبات کامپیوتری توسط انسان امکانپذیر نبود (Swart ۱۹۸۰).