نقاب برداشتن

معنی کلمه نقاب برداشتن در لغت نامه دهخدا

نقاب برداشتن. [ ن ِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب )نقاب برافکندن. نمایان شدن. روی نمودن :
نقاب شرم چو لاله ز روی بردارند
چو ماه و مهرسر و روی در نقاب کنند.مسعودسعد.

معنی کلمه نقاب برداشتن در فرهنگ فارسی

نقاب بر افکندن . نمایان شدن . روی نمودن .

جملاتی از کاربرد کلمه نقاب برداشتن

دوران سختی برای شوئی شنگ آغاز می‌شود ولی دی یون در طی نبردی موفق به برداشتن نقاب از چهرهٔ واقعی خوان تیگان شده و او را به هلاکت می‌رساند.
در سال 1341 ش . به دنبال حركت امام خمينى (ره ) عليه انقلاب سفيد شاه ، آية اللهطالقانى (ره ) نيز براى برداشتن نقاب از چهره نوكران استعمار به افشاگرى دست زد.
در ۹ نوامبر، ارتسبرگر و هیئت آلمانی سوار قطاری می‌شوند که به مقصد جنگل کامپین می‌رود تا در مورد آتش‌بس مذاکره کنند. پائول و دوستانش به مأموریتی می‌روند تا ۶۰ سرباز گمشده را پیدا کنند که برای تقویت یگان خود فرستاده شده بودند و متوجه می‌شوند که پس از برداشتن نقاب‌هایشان خیلی زود توسط گاز کشته شده‌اند. «ژنرال فردریش» که مخالف مذاکرات آتش‌بس است، پیش از رسیدن نیروهای کمکی فرانسوی دستور حمله می‌دهد. در آن شب، هیئت ارتسبرگر به جنگل کامپین می‌رسد و یگان پائول به جبهه نبرد اعزام می‌شوند تا برای حمله به خطوط فرانسوی آماده شوند.

راغب مى گويد: كلمه (سفر) - به فتح سين و سكون فاء - به معناى پرده بردارىاست كه البته در خصوص اعيان استعمال مى شود، مانند سفر عمامه برداشتن عمامه از سر،و (سـفـر خـمـار) يعنى برداشتن نقاب از صورت - تا آنجا كه مى گويد: و سفر -بـه كـسـر سين و سكون فاء - به معناى كتابى است كه از حقائق پرده برمى دارد.