نعمت گنابادی

معنی کلمه نعمت گنابادی در لغت نامه دهخدا

نعمت گنابادی. [ ن ِ م َ ت ِ گ ُ ] ( اِخ ) ( قاضی... ) از شاعران قرن دهم هجری قمری است. او راست :
پی به کوی دلبر ابروکمانی برده ام
خانه او را نمی دانم گمانی برده ام.
( از تحفه سامی ص 169 ) ( فرهنگ سخنوران ).

معنی کلمه نعمت گنابادی در فرهنگ فارسی

از شاعران قرن دهم است

جملاتی از کاربرد کلمه نعمت گنابادی

نورعلیشاه ثانی (زاده: ۲۷ مرداد ۱۲۴۶ شمسی / ۱۷ ربیع‌الثانی ۱۲۸۴ قمری – درگذشت: ۲۷ آذر ۱۲۹۷ شمسی / ۱۵ ربیع‌الاول ۱۳۳۷ قمری) قطب سی و پنجم سلسله نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی گنابادی و اهل ایران بود.
وی از دراویش نعمت‌اللهی گنابادی بود و مورد لطف بزرگان این سلسله قرار داشت.
نسب سلسله به «جنید بغدادی» می‌رسد که از عرفای مشهور اسلامی است که در قرن سوم زیسته‌ است. دراویش گنابادی از قرن سوم خود را به نام‌هایی می‌نامیدند که بیشتر، متأثر از نام‌های رهبر زمان خود بوده‌ است. این سلسله در قرن نهم دارای یک نقطه عطف شد که آن را از سابقه خود و همینطور دیگر طریقت‌های عرفانی متمایز ‌کرد. در قرن هشتم و نهم هجری (پانزدهم میلادی) دراویش گنابادی به شدت متاثر از شخصیت، منش و دانش «شاه نعمت‌الله ولی» شدند و بسیاری از ایشان، از آن پس خود را «نعمت‌اللهی» نامیدند. از این رو اصطلاح دراویش گنابادی نعمت‌اللهی، اصطلاحی است که به احترام شاه نعمت‌الله ولی استفاده می‌شود هر چند قدمت این سلسله به قبل از وی بازمی‌گردد.