نعمت الله نصیری

جام می شادی جان نعمت الله می خورم با حریفان خوش روان در خلوت جان می روم

نعمت الله رند و سرمستی خوش است گرچه با تنها بود تنها بود

نعمت الله در خرابات مغان عاشق و مست و خرابست ای پسر

من تنهايت نمى گذارم  سيد نعمت الله جزايرى در انوار نعمانيه مى نويسد: جوانى آلوده به تمام گناهان ومعاصى بود، بطورى كه عمل ناشايستى نبود كه او انجام نداده باشد. اتفاقا مريض شد،هيچيك از همسايگان به عيادت او نرفتند.

گنجیست وجود نعمت الله آن گنج درین خراب دریاب

حریف نعمت الله شو که یار رند سرمست است به نور او نظر می کن ببین یکتای بی همتا

اسرار ضمیر نعمت الله احسان که کند که بی حسابست

نعمت الله ریاضی پس از بازگشت به ایران در بخش فیزیک دانشکده علوم دانشگاه شیراز به تحقیق و تدریس پرداخت ومراتب استادیاری دانشیاری و استادی را در آنجا گذراند. دکتر ریاضی از بهمن ماه ۱۳۹۱ به عضویت هیئت علمی گروه فیزیک دانشگاه شهید بهشتی در آمده است.

نعمت الله جملهٔ عالم به سوی خود کشید جان فدای او که عشق او به جانم می‌کشد

بیا ای ساقی رندان که دور نعمت الله است حریفانند می گردان زهی بزم ملوکانه

نعمت الله مست و جام می به دست ساقی بزم مغان است ای پسر

نعمت الله به رندی و مستی در همه کاینات مشهور است