نظاره شدن. [ ن َ رَ / رِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) خیره شدن : بیاراست جشنی که خورشید و ماه نظاره شدند اندر آن جشنگاه.فردوسی.نهادند بر دشت هیزم دو کوه جهانی نظاره شده همگروه.فردوسی.بدین بحر حوض جهان شد نظاره در این حوض حوت فلک شد شناور.خاقانی.
معنی کلمه نظاره شدن در فرهنگ فارسی
خیره شدن .
جملاتی از کاربرد کلمه نظاره شدن
يعنى در حالى كه خود ستمكاران لب آتش و پيرامون آن نشسته بودند تا سوخته شدن مؤمنين را نظاره كنند.
رومانوس که اردویش در حال از هم پاشیده شدن بود تنها نظاره میکرد.
تعداد نامعلومی از تبعید شدگان در روند اخراج تلف شدند. برخی زمانی که منتظر عزیمت بودند و برخی دیگر زمانی که چشمان مشتاقشان بنادر عثمانی را در دریای سیاه نظاره گر بود، به دلیل بیماریهای واگیر در میان خیل جمعیت کشته شدند. دیگران به علت غرق شدن کشتیها در طوفان یا به علت بارگیری بیش از حد کشتی توسط ناخدایان سودجو هلاک شدند. برای پرداخت هزینه سفر، چرکسها گاه مجبور میشدند دامها، داراییها یا حتی خود را به عنوان برده بفروشند.
به شب زندان شدن را چاره کردی به روز از غرفه اش نظاره کردی
(اين فرشته وحى است كه از شهادت فرزندم حسين ، در سرزمينى ، به نام كربلا وساحل فرات ، گزارش آورده است و برايم چنان است كه گويى بدان سرزمين و بهشهادتگاه و مدفن او نظاره مى كنم و گويى خاندان به اسارت رفته او را بر فرازمحملها و هديه شدن سر مقدّسش را به بارگاه بيداد يزيد مى نگرم .
مارتا به دروغ به رانسم میگوید که فران زنده مانده و پای او را وسط این ماجرا میکشد، سپس روی او استفراغ میکند و از این طریق دروغش برملا میشود. رانسم با عصبانیت بوسیلهٔ چاقویی از کلکسیون هارلن به او حمله میکند اما معلوم میشود که درواقع یک چاقوی جمعشوندهاست. با ضبط شدن اعتراف قتل رانسم و تلاشش برای قتل مارتا، پلیس او را دستگیر میکند. بلانک به مارتا میگوید که او خیلی قبلتر متوجه شده که او در مرگ هارلن نقش داشته و متوجه لکهٔ کوچکی از خون روی کفش او شدهاست. لیندا یادداشتی از هارلن در مورد خیانت همسرش پیدا میکند. در حالی که رانسوم تحت بازداشت قرارمیگیرد، مارتا از بالکن عمارت خود را نظاره میکند.
سعید پیردوست دربارهٔ بازی بهروز وثوقی در این فیلم میگوید: «آقای وثوقی به تحقیق و مطالعه برای نزدیک شدن به نقش اعتقاد داشت. من به خوبی به یاد دارم که آقای بهروز وثوقی، فرد معتادی را که در فیلم «گوزنها» هم در صحنههای بازارچه او را با وثوقی میبینیم را برای چند ماه به خانهاش برد تا با او زندگی کند به این دلیل که بتواند به شرایط و حال و هوای یک فرد معتاد نزدیک شود. بهروز وثوقی، تمام خماریها و چرت زدنهای او را دید و تمام شرایط یک معتاد را مستقیماً نظاره کرد و به همین دلیل هم توانست نقش سید را به خوبی ایفا کند. به گونهای که همه تماشاگران بازی او را تحسین کردند و پذیرفتند.»
از آن جا كه در آيهئ قبل سخن از نعمت نجات بنىاسرائيل از آل فرعون بود، در اين آيه ، به چگونگى آن اشاره مى كند تا هم عظمت ايننعمت بيشتر آشكار شود و هم در ضمن آن ، نعمت عظيم ديگرى (مصونيت از غرق شدن دردريا) يادآورى گردد. ابتدا مى فرمايد: و نيز به ياد بياوريد زمانى را كه دريا رابراى شما شكافتيم . سپس به نتيجه شكافته شدن دريا اشاره مى كند كه عبارت است ازنجات يافتن بنى اسرائيل و غرق شدن آل فرعون ، آن هم در مراءى و منظر بنىاسرائيل : نتيجه شكافتن دريا اين شد كه شما را نجات داديم وآل فرعون را غرق كرديم ، درحالى كه شما غرق شدن آنان را نظاره مى كرديد.
روزى هيود در نهايت ضعف و ذلّت بود و دشمن او در غايت قوّت و عزّت ، امّا قضيّه بهگونه اى معكوس شد كه آل فرعون به همان سوء العذابى مبتلا شدند كه بر بنىاسرائيل روا مى داشتند، بلكه عذابى بدتر از ذبح پسران ؛ زيرا ذبح ، مرگىسريعاست و مذبوح را هر چه زودتر خلاصى مى بخشد در حالى غرق شدن ، مرگىبطى ء و از سخت ترين نوع مرگ هاست (از اين رو غريق مسلمان در حكم شهيد است ). بهگونه اى جريان به عكس شد كه آل فرعون ، هم ذلّت غرق شدن در دريا راپذيرا شدندو هم ذلّت نظاره كردن بنى اسرائيل و در مراءى و منظر آنان بودن را.
جیمز و سوفی با «جولیان» آشنا میشوند؛ مردی که رباتهایی با هوش مصنوعی میفروشد؛ تا از آنها به عنوان خدمتکار خانگی استفاده شود. سوفی که نسبت به خرید رباتهای دختر و زیبا، احساس معذبشدن در خانه را دارد؛ از بین انتخابهایی که پیشرو دارد؛ و پس از مشورت با جمیز، یک اَندروید مرد به نام «هِنری» را میپسندد؛ که با وظیفهشناسی، دستورات آنها را در خانه انجام میدهد. اما یک روز هنری هنگامی که به وظایفش در خانه، مشغول است؛ سوفی را برهنه هنگام خارج شدن از حمام به نظاره مینشیند؛ سوفی که از حضور هنری در خانه، مُردد شدهاست؛ داستان را با جمیز درمیان میگذارد؛ اما جمیز به او این اطمینان را میدهد، که هنری عواطف ندارد؛ و مشکلی ایجاد نمیشود. اما با این حال سوفی در ادامه، هنری را که از هوش مصنوعی بهره میبرد؛ تشویق به خواندن کتابی از چارلز دیکنز میکند؛ و در نتیجه ناخواسته، باعث رشد احساسات، عواطف و رویاهای هنری میشود.
عارفى گفته است : آن كه به هنگام نعمت ، به منعم بنگرد، و به هنگام بلا، به بلا دهندهنظر كند، و در همه حالات ، جمال حق را نظاره كند، و به محبوب مطلق توجه داشته باشد،در عالى ترين مراتب سعادت است و آن كه به عكس اين باشد، در پايين ترين دركاتبدبختى ست . و چنين كسى ، به هنگام نعمت ، بر نيست شدن آن ترسانست و به هنگامسختى ، در آزار آنست .