نشانگان سوخت و سازی
جملاتی از کاربرد کلمه نشانگان سوخت و سازی
بندر انزلی یکی از بزرگترین بندر شمال ایران و از فعالترین بندرهای کرانه دریای خزر است. مرز انزلی پنجمین مرز فعال ایران است و ۷/۳ درصد از ترانزیت ورودی به ایران از طریق این مرز انجام میشود. بیش از ۵۰ درصد حمل و نقل کالای گیلان از طریق این مرز انجام میشود. از مرز دریایی انزلی سالانه بیش از ۴ میلیون تن کالا وارد و بیش از ۲۸۸ هزار تن سوخت و ۵۵ هزار تن کالای غیرنفتی بهطور حمل و نقل ترکیبی از طریق این بندر به داخل یا خارج کشور ترانزیت میشود. با طرح شیوههای جدید ترانزیت چون کریدور شمال- جنوب، وجود منطقه آزاد تجاری-صنعتی انزلی اهمیت بیشتری یافته است. این بندر کشتی رورو (Roll-on/roll-off) هم دارد که ترانزیت جادهای را تسهیل میکند. این بندر مهمترین بندر سواحل جنوبی دریای مازندران و ایران معروف است.
در غم هجرم جهان سوخت و راضی شدم گر به غمم میشود کار جهان ساخته
رژیمهای غذایی مبتنی بر گیاه تحت تحقیقات اولیه هستند برای ارزیابی اینکه آیا آنها ممکن است موجب بهبود اقدامات سوخت و ساز بدن در سلامت و بیماری شوند
موتور های رم جت بدلیل سرعت کافی و بالا در قسمت های داخلی (پخش کن) متراکم می شوند و دما و فشار آنها بسیار بالا میرود ؛ چنین شرایطی ایجاب می کند که اکسید یا مخلوط سوخت و هوای اتمسفر باعث احتراق شده و نیروی رانش بسیار قابل توجهی را آزاد می کند.
بسیار بنومیدی و حسرت دل من سوخت و آخر ز کرم هرچه دلم خواست چنان کرد
در اين جا دل ابراهيم به حال آن مردم تيره بخت سوخت و از روى مهربانى به آن ها گفت :لوط ميان آن هاست ؟ و با بودن لوط كه پيغمبر خداست چگونه آن ها را عذاب مى كنيد؟ و بااين پرسش خواست بداند آيا رهايى آن ها از عذاب وجود دارد يانه ؟
ابتداییترین بخش مغز در تمام گونههای عصبی شان، ساقه مغز است که قسمت فوقانی نخاع شوکی را احاطه کردهاست. ریشهٔ مغز، اعمال حیاتی ابتدایی مانند تنفس و سوخت و ساز اندامهای دیگر بدن را تنظیم میکند و کنترلِ واکنشها و حرکات قالبی را بر عهده دارد. نمیتوان گفت که این مغزِ ابتدایی، فکر میکند یا قدرت یادگیری دارد؛ بلکه بیشتر مجموعهای از تنظیمکنندههای از قبل برنامهریزی شدهاست که بدن را آنگونه که باید به حرکت وامیدارد و به گونهای واکنش نشان میدهد که ادامه حیات را ممکن سازد.
سوخت و پژمرده کرد آن بستن آذین او چون بر آتش عنبر و بر باد ری نسرین مرا
بلبل ز هوای بوستان سوخت و این خار نمی دهد گلی بار
اعتصاب سراسری کامیونداران در ایران از روز اول خرداد ۱۳۹۷ در ۱۶۰ شهر از ۲۵ استان ایران آغاز شد. این اعتصابات در واکنش به گرانی لوازم یدکی، لاستیک، روغن و هزینه بالای تعمیرات و کاهش سهمیه سوخت و افزایش قیمت بیمهها، عوارض اتوبانها و… همچنان «ثابت ماندن کرایه بار» صورت گرفت که به مدت چندین روز ادامه داشته است. موج دوم اعتصاب کامیونداران ایران پس از آنکه به مطالباتشان در اعتصاب خرداد ۱۳۹۷ نرسیدند، از روز اول مهر ۱۳۹۷ آغاز شد و به مرور در اکثر استانهای ایران، ۲۳۶ شهر را دربرگرفت.
تا جاندارم گردِ تو می خواهم تاخت می خواهم سوخت و نیز می خواهم ساخت
یک لحظه سپر همی نباید انداخت می باید سوخت و کار می باید ساخت
غنیترین منبع سوخت و عاملی است که موجب میشود انسان بتواند ایدههای خلاقانه ارائه بدهد.
بلبل به هوای بوستان سوخت وین خار نمی دهد گلی بار
خودرو با سوخت جایگزین، وسیله نقلیهای است که با سوختی به جز سوخت سنتی حاصل از نفت (بنزین و گازوئیل) کار میکند. همچنین این اصطلاح به هر فناوریای برای به کار انداختن موتورهایی که تنها از سوخت فسیلی حاصل از نفت بهره نمیبرند گفته میشود (مثل خودروی برقی، خودروی برقی دوگانه، خودروی خورشیدی، الخ). بنا به عوامل متعدد، مانند نگرانیهای زیستمحیطی، قیمت بالای نفت و هزینههای سوخت و امکان بروز حالت «نفت در نقطه اوج»، طراحی، ساخت و توسعه سوختهای جایگزین پاکتر و سامانههای پیشرفته نیروی موتور برای وسایل نقلیه به اولویتی مهم برای دولتها و خودروسازان در جهان تبدیل شدهاست.
اگرچه، لسیتین و سنگهای کیسهٔ صفرا بیلروبین همچنین اتفاق میافتد، اما با فرکانس کمتر هر روز، بیش از ۱ گرم از کلسترول وارد روده بزرگ میشود. این کلسترول از رژیم غذایی، صفرا و سلولهای رودهای نشات میگیرد و میتواند توسط باکتری روده بزرگ سوخت و ساز میشود. کلسترول بهطور عمدهای به کوپروستانول، تبدیل میشود، یک استرول جذب نشده که در مدفوع انسانها و حیوانات دفع شدهاست. یک کلسترول کاهنده باکتری از مدفوع انسان جدا شدهاست.
اودا توشیهیرو در سال ۱۴۷۵ به همراه ارباب خود شیبا یوشیکادو از کیوتو به ولایت اُواری آمد و در آن زمان در محل اقامت فرماندار در قلعه اوریزو ساکن شد از همین زمان به عنوان شوگودای (معاون فرماندار) مشغول به کار شد. در سال ۱۴۷۶ قلعه اوریزو به علت درگیریهای بین خاندان اودا سوخت و از بین رفت.
یا مرید من لامریدله، شرح درد آگین سوزناک که مشعر بر قصه بیماری و غصه بی کسی و بی پرستاری بود رسید. به خدا قسم دلم بر احوالت سوخت و تنم از ملالت کاست، سرم به گردش افتاد، و عالم در نظرم سیاه شد
شب و روز میگشت دودش به سر ز غم سوخت و میریخت خون جگر
از تیغ سران برق هوا کرد و بصر سوخت و از خون یلان خاک در آغشت و وحل شد