نسل فرزندی

معنی کلمه نسل فرزندی در فرهنگستان زبان و ادب

{filial generation} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] هریک از نسل های پس از نسل والدینی

معنی کلمه نسل فرزندی در ویکی واژه

هریک از نسل‌های پس از نسل والدینی.

جملاتی از کاربرد کلمه نسل فرزندی

دارا، واپسین پادشاه کیانی که پیش از اسکندر حکومت می‌کرد، تا حدی بر اساس واپسین پادشاه شاهان هخامنشی، داریوش سوم (حک. ۳۳۶–۳۳۰) است که امپراتوری او واقعاً توسط نیروهای اسکندر فتح شد. پسری از دارا به نام ساسان (ملقب به «بزرگ») به هند فرار کرد و تا زمان مرگش در آنجا ماند. از او پسری به یادگار ماند که او نیز ساسان (ملقب به «کوچک») نامیده شد و این شیوهٔ نامگذاری تا چهار نسل ادامه یافت. یکی از نوادگان این خاندان که او نیز ساسان نام داشت، به پارس بازگشت و به خدمت بابک، که شاهی محلی در پارس بود، درآمد. دختر بابک با ساسان ازدواج کرد و برای او فرزندی به نام اردشیر زاد. پس از این رخداد دیگر نامی از ساسان به میان نمی‌آید. بنابراین شاهنامه نشان می‌دهد که نیاکان ساسان در پی حمله اسکندر در هند اقامت داشته‌اند. پژوهشگران از این گزارش برای نشان دادن ارتباط ساسان با سورنیان استفاده می‌کنند.
چه کرداری که از فضل تو آید چه فرزندی که از نسل تو زاید
ور تواند بود فرزندی ز نسل دشمنت خون شود شیری که آن فرزند را مادر دهد