نسبیت گالیله
معنی کلمه نسبیت گالیله در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه نسبیت گالیله
گالیلئو گالیله قبلاً چنین اصلی را بیان نموده بود که تمام حرکات یکنواخت نسبی هستند و هیچ حالت سکون مطلق و تعریف شدهای وجود ندارد (چارچوب مرجع برتر وجود ندارد). این اصل امروزه اصل نسبیت گالیله خوانده میشود. انیشتین این اصل را با در نظرگرفتن پدیده سرعت ثابت نور گسترش داد؛ پدیدهای که به تازگی در آزمایش مایکلسون-مورلی مشاهده شده بود.
نسبیت خاص، در جابهجایی ترادیسیهای گالیله در مکانیک کلاسیک، با تبدیلات لورنتس تعریف میشود.
به بیان دقیق تر، میتوان رویدادها در فیزیک نیوتنی را حالت خاصی از فضا-زمان در نظر گرفت. این نسبیت نیوتنی-گالیلهای است و چهارچوبهای مرجع در آن توسط ترادیسیهای گالیله به هم مرتبط میشوند که در آن فاصلههای زمانی و مکانی بهطور مستقل از هم قابل تفکیک اند، اما در حالت کلی فضا-زمان (که ترادیسیهای لورنتس برقرار میباشد) چنین تفکیکی برقرار نیست.
بیان هندسی گرانش نیوتنی هرچند هم که جذاب باشد، اساس آن مکانیک کلاسیک، یعنی تنها حالتی حدی از مکانیک نسبیتی است.[notes ۴] به زبان تقارن: در جاییکه بتوان گرانش را نادیده گرفت فیزیک دارای ناوردایی لورنتز است، مانند نسبیت خاص در مقایسه با مکانیک کلاسیک که دارای ناوردایی گالیلهای است (تقارن تعریفشده در نسبیت خاص گروه پوانکاره است که انتقال و چرخش را نیز شامل میشود). تفاوت این دو هنگامی اهمیت مییابد که با سرعتهای بالا و نزدیک به سرعت نور و پدیدههای پرانرژی سروکار داریم.[notes ۵]
البته در نظر داشته باشید که هنگامی که c به سمت بینهایت میل میکند (همانگونه که پیش از اثبات متناهی بودن سرعت نور پنداشته میشد) کسر v/c به سمت صفر میرود. این بدان معناست که تبدیلات لورنتس که اساس نظریهٔ نسبیت خاص هستند در سرعتهای بسیار کم نسبت به نور، نتایج یکسانی را با معادلات گالیله که اساس نسبیت نیوتونی هستند به دست میدهند.
با استفاده از اصل نسبیت به تنهایی و بدون فرض ثابت بودن سرعت نور (یعنی با استفاده از همسانگردی فضا و تقارنی که از اصل نسبیت خاص نتیجه میشود) میتوان نشان داد که تبدیلات فضازمان بین چارچوبهای لخت یکی از سه نوع اقلیدسی، گالیلهای یا لورنتسی هستند. در مورد تبدیلات لورنتسی میتوان به پایستگی بازه نسبیتی و یک محدودیت سرعت متناهی به دست آورد. آزمایشها نشان میدهند که این حد سرعت برابر سرعت نور در خلأ میباشد.