ناظم قمی

معنی کلمه ناظم قمی در لغت نامه دهخدا

ناظم قمی. [ ظِ م ِ ق ُم ْ می ] ( اِخ )مؤلف نگارستان سخن آرد: ناظم خان شاه فارغا مقامش بلده قم است و... به هند از حضور شاه فرخ سیر به خطاب ناظم خانی مخاطب گردید و با سیدعبدالحسین بلگرامی محبت می ورزید» . او راست :
تلاش بی قراری باعث آرام شد دل را
طپیدن بال پرواز سبک روحی است بسمل را.
ندارد میل آمیزش به هستی رنگ تخمیرم
چو گرد از دامن قاتل توان افشاند تصویرم.

معنی کلمه ناظم قمی در فرهنگ فارسی

مولف نگارستان سخن آرد : ناظم خان شاه فارغا مقابلش بلده قم است و ... به هند از حضور شاه فرخ سیر به خطاب ناظم خانی مخاطب گردید و با سید عبدالحسین بلگرامی محبت می ورزید .

جملاتی از کاربرد کلمه ناظم قمی

شاید بتوان سیدجمال‌الدین اسدآبادی و آیت الله لطفعلی لطفیان قمی ملقب به سرگزی را از پیشقدمان مبارزات اصلاح طلبانه مردمی دانست. هرچند کوشش وی بیشتر متوجه بیدار نمودن شاهان بود ولی گسترش افکار او در به وجود آمدن انجمن‌ها بی‌تاًثیر نبود. میرزا ملکم ناظم‌الدوله نیز با تاًسیس فراموشخانه و سپس تشکیل مجمع آدمیت (بنام گروه حزب‌الله) از بنیان‌گذاران هسته‌های اولیه انجمن‌ها محسوب می‌شود. تشکیل انجمنهای سیاسی عصر مشروطه ریشه در دوران مبارزه با استبداد قاجارها داشت. در واقع، فعالیت انجمن های مخفی دوران انقلاب مشروطیت الگوی خوبی برای تشکیل انجمن های ملی به منظور دفاع از مشروطه بود.