نا واقفی
معنی کلمه نا واقفی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه نا واقفی
ساختمان این واحد در سال ۶۹ به هنرستان شهید بهرامی واقع در بلوار شریف واقفی انتقال یافت وبا افزایش دانشجو تا سال ۷۴ در همین محل به فعالیت خود ادامه داد.
واقفی از سفیدی و سیهی در سیاهی در آ که خضر رهی
بر لب دریا همیشد عارفی صاحب در گشته بر سرّ واقفی
تو بیشک واقفی در عین هستی نمود ذات خود خود میپرستی
در این بین، مرتضی صمدیه در جواب اعتراض وحید افراخته دربارهٔ تخلیه انبار گفته بود که آن ۴ سلاح متعلق به مجاهدین یعنی ما و تخلیه انبار اسلحه با تصمیم جمعی توسط مرکزیت سازمان یعنی شریف واقفی انجام گرفته بود. جریان تقی شهرام تحمل مخالفین فکری خودش را نداشت.
دانشکده پزشکی کرمان در سال ۱۳۵۶ با پذیرش ۵۰ دانشجو در رشته پزشکی بنیانگذاری شد. هماکنون ریاست این دانشکده را دکتر سیدحسن افتخار واقفی برعهده دارد.
تو واقفی که بباید، بهساعتی زبن درس هزار غوص به دریای بیکران ادب
میراث فرهنگی نطنز نگارش سیدحسین اعظم واقفی، ناشر انجمن میراث فرهنگی نطنز
بالاخره مرکزیت تصمیم به شدت عمل میگیرد و کار به ترور مجید میکشد. مرکزیت سازمان که متشکل از مارکسیستها بود با یک تصمیم غیر انقلابی، شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف را بهعنوان «خائنین شماره ۱ و ۲ معرفی کرده و به اعدام محکوم میکنند. ۵ روز پس از گزارش لیلا زمردیان، برای تعیین تکلیف نهایی، شریف واقفی به محل قراری فراخوانده میشود و حسین سیاه کلاه و وحید افراخته، مجید شریف واقفی را به قتل میرسانند.
واکنش شریف واقفی و دوستانش که معتقد بودند هر تغییری، تحول محسوب نمیشود و نحوه عمل جریان جدید اسباب نفاق و اختلاف درونی نیروهای خلقی را به بالاترین درجه فراهم خواهد کرد، ادامه داشت. آنان آراء تقی شهرام را نمیپذیرفتند اما نظراتشان به بدنه سازمان نمیرسید و عملاً بایکوت بودند.
در فیلم، از یک سو لیلا زمردیان، قربانی توطئه تقی شهرام، گرفتار قوانین سخت و ایدئولوژی اختناقآفرین مجاهدین خلق شده و از سوی دیگر مجید شریف واقفی فرشتهای مسلمان و با رحمت و رأفت به تصویر کشیده میشود. اما در واقعیت، هر دو طرف، سعی در نابودی هر چه سریعتر لیلا زمردیان داشتند.
گر به کعبه می روم یا می روم در میکده واقفی بر حال من باشم به جستجوی تو
سازمان مجاهدین پس از شکلگیری، به اقدام مسلحانه بر ضد دودمان پهلوی پرداخت. در سال ۱۳۵۱ سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک)، موفق به دستگیری رهبران اولیهٔ این سازمان شده و به حکم دادگاه نظامی وقت، به جُرم «اقدام علیه امنیت کشور، اعمال تروریستی (ترور اتباع ایرانی و آمریکایی)»، به اعدام، محکوم و برخی نیز زندانی شدند. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی، برخی به رهبریِ تقی شهرام و بهرام آرام، اقدام به ترور و حذف چهرههای مذهبی، از جمله، مجید شریف واقفی در بیرون زندان کردند و با بهدست گرفتن بخشی از سازمان، بیانیهٔ اعلام تغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم را منتشر کردند. پس از آن، اعضای سازمان به دو دستهٔ: مارکسیست به رهبری تقی شهرام و بهرام آرام و نیز مسلمان به رهبری مسعود رجوی و موسی خیابانی، تقسیم شدند.
۹ ماه در جلسات درونی سازمان پیرامون تغییر ایدئولوژی بحث میشد. پیش از این بنا بهگفته تراب حقشناس، «آنان چندین سال بالای اعلامیهها آیهای از قرآن مینوشتند و معتقد بودند که از قرآن الهام میگیرند ولی از آنجا که پس از مدتها برای هیچ کاری که به مبارزات روزمره هم مربوط میشود فرصت باز کردن لای قرآن را ندارند، در واقع قرآن غیرقابل استفاده میشود (همین حرف را مجید شریف واقفی در خانه تیمی مشترک به پوران بازرگان زده بود)». در زمستان سال ۱۳۵۲ بهرام آرام نیز مارکسیست میشود. بنا بهگفته سازمان مجاهدین در کتابی که بعد از انقلاب چاپ کردند، تا پایان زمستان ۱۳۵۲، عمده مرکزیت دو شاخه (غیر از شاخه شریف واقفی) مارکسیسم را میپذیرند. شریف واقفی نیز در اوایل سال ۵۳ متوجه قضایا شده بود اما سکوت میکند.
تا بما دیدی جمال خویشتن واقفی کلی ز حال خویشتن
دلا دو دیده بدوز و بغیر شه منگر اگر ز غیرت او واقفی و از نازش
واقفی از حقیقت آن حال رقعه ای کرد سوی شاه ارسال
دستجرد (نطنز) روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز استان اصفهان ایران است که در فاصله ۷ کیلومتری از مرکز شهر نطنز و در حاشیه آزادراه تهران-نطنز-اصفهان، جاده قدیم نطنز بادرود و در دامنه کوه چلک (چرخه) قرار گرفتهاست. در ادبیات رسمی و اداری دستجرد گفته میشود اما دَستجِرد معرب واژه دَستگِرد فارسی است. دارای طوایف، باغات، رسومات ، مزارع و قنوات متنوع است. در لغتنامه دهخدا و کتاب میراث فرهنگی نطنز اثر سید حسین اعظم واقفی و بسیاری منابع دیگر توضیح و اشاره داده شدهاست.
کوش در ابیات من گر واقفی عاقبت را کن نظر گر عارفی
تو اکنون واقفی و راز دانی که خود انجام و خود آغاز دانی