میوه خوردن. [ می وَ / وِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) تفکه [ ت َ ف َ ک ک ُ ه ْ ]. ( منتهی الارب ). خوردن میوه. از ثمر درختی خوردن : چون ز بیخش برآورد نادان میوه یک بار بیش نتوان خورد.سعدی.و رجوع به میوه و میوه خوار شود. || کنایه است از سود بردن. بهره بردن. برخوردار شدن. بهرمند شدن : من میوه دین همی خورم شو چون گاو تو خار و خس همی خور.ناصرخسرو.- امثال : وقت پیری آمد آن سیب زنخدانم به دست میوه ام داد آسمان وقتی که دندان را گرفت.؟ ( از امثال و حکم دهخدا ).
معنی کلمه میوه خوردن در فرهنگ فارسی
خوردن میوه کنایه از سود بردن
جملاتی از کاربرد کلمه میوه خوردن
با این وجود به انسان اجازه خوردن میوه درخت آگاهی از خوب و بد داده نمیشود.
آتشبازی و گرهگشایی از قدیم معمول بودهاست. آتش افروختن در این اواخر متداول شدهاست. در گذشته به جای آتش افروختن و پریدن از روی آن صبح روز چهارشنبه کودکان و جوانان از روی آب روان پریده و جمله «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه» را میگفتند. آجیل و میوه خشک خوردن از ضروریات است و ترک نمیشود اگر دوست یا مهمان و تازهواردی داشته باشند باید حتماً شب چهارشنبهسوری خوانچهای از آجیل خام و میوه خشک برای او بفرستند.
در این رژیم بیشتر میوهها و سبزیها، سویا، دانهها و بنشن غذاهایی هستند که میزان قلیا را افزایش میدهند. لبنیات، تخممرغ، گوشت، بیشتر حبوبات و غذاهای فرآوری شده مانند کنسروها و اسنکهای بستهبندیشده و غذاهای آماده، از نوع غذاهای اسیدی بوده و خوردن آن مجاز نیست.
میزبان را چو با تو میل بود خوردن میوه خود طفیل بود
قرقاول پرندهای است که به خاطر داشتن دم بلند و راه رفتن باشکوهش از دیگر ماکیانها متمایز میشود. این پرنده یکی از عجیبترین پرندگان جهان است. در ۲ یا ۳ هفته اول زندگی یک جفت پنجه روی هر بال این پرنده وجود دارد. قرقاولها روی درختان زندگی میکنند و انواع بالغ از برگهای درختان، حشرات، تمشک، دانهها و میوههای جنگلی تغذیه میکنند و افزایش و کاهش میوههای جنگلی و حشرات در جمعیت این پرنده مؤثر است. پس از خوردن یک غذای کامل، وزن آنها آنقدر سنگین میشود، که پرواز برایشان بسیار دشوار میشود. این پرنده هنگام احساس خطر معمولاً پرواز نمیکند، بلکه به سرعت میدود و پنهان میشود. پروازش پرتوان و آغاز آن پرسر و صداست. در ارتفاع کم پرواز میکند و مدت پروازش معمولاً کوتاه است.
در دورههای بسیار قدیمِ کره زمین گیاهان میوهدار وجود نداشتند. در جریان تکامل گیاهان، برخی از گیاهان برای افزودن به شانس بقای نسل خود به مرور به دور دانههای خود موادی خوشمزه و جذاب برای جانوران ترشح کردند تا از این طریق جانوران را تشویق به خوردن دانهها و دفع آنها در نقاط دیگر بکنند. این امر به گسترش جغرافیایی گیاه و بقای آن کمک زیادی میکند. مواد جذابی که به دور دانههای مختلف گیاهان ترشح شدند به مرور تشکیل انواع میوههای امروزی را دادند.
در اینکه پوست میوه ها خاصیت زیادی دارند شکی نیست اما در صورتی که میوه به خوبی شسته و ضدعفونی نشود، این احتمال وجود دارد که میوه خوردن برایتان دردسرساز شود و دچار مشکلات گوارشی و حتی مسمومیت شوید..
در مناطق زیادی از اندونزی که زیر کشت قهوه قرار دارد، به ویژه در سوماترا، جاوه و بالی، لوواکها چه به صورت وحشی و چه به صورت دستآموز، در کشتزارهای بزرگ قهوه میگردند و بهترین و سالمترین میوهها را برای خوردن انتخاب میکنند. پس از این، نوبت به کارگران مزرعه میرسد که دنبال دانههای دفعشدهٔ قهوه بگردند. این دانهها پس از شستشو، با حرارت بالا بو داده میشوند و به گرانترین و یکی از کمیابترین قهوههای دنیا تبدیل میگردند.
یکی دیگر از رسمهای خوب این شب جمع شدن کل اقوام دور هم به مدت ۸ ساعت یا بیشتر، گذراندن وقت و خوردن گردو، سنجد، شیرینی، میوه و چای در کنار هم این شب را به اتمام میرسانند.
(اشاره به داستان آدم و رانده شدن او از بهشت به خاطر خوردن میوه ممنوعه (سیب) در بهشت)
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.[منبع بهتری نیاز است] در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میَزد» نیز نهاده میشد.